29
عرضۀ حدیث بر قرآن

در مواردی، متکلّم، خدا و مخاطب، انسان‌های خاص، و پیام نیز یک مطلب خاص است، مانند: سخن گفتن خدا با موسی علیه السلام: (وَ کلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَکلِیماً) ۱ و (وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِمِیقاتِنا وَ کلَّمَهُ رَبُّهُ).۲

در مواردی، متکلّم، اعضای بدن و گویا مخاطب، خداست: (وَ تُکلِّمُنا أَیدِیهِمْ) ۳ و در یک مورد، متکلّم، خدا و مخاطب، انسان و پیام، گونه و کیفیت کلام خدا با بشر است: (وَما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یکلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً).۴

واژه کلام در گونه اسمی نیز در مواردی به کار رفته که پیدا کردن وجه یا معنای مشترک برای آنها سخت دشوار می‌نماید. البتّه می‌توان در مواردی، آنها را به معنای کلام متعارف برداشت کرد، در مواردی به پدیده‌ها و امور تکوینی باز گرداند و در مواردی هم هیچ یک از این دو معنا را نمی‌توان به سهولت برداشت نمود.

چنان که اشاره شد، در مواردی، مراد از کلام، کلام خارجی است که به قرآن یا تورات و... شناخته می‌شود، مانند: (یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ) ۵ و (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کلِماتٍ فَتابَ عَلیَهِ).۶

در مواردی، مراد، کلمه توحید است که در آیه، قرینه قولی بر آن وجود دارد، مانند: (قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ أَلّا نَعْبُدَ إِلّا اللَّهَ وَ لا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ).۷

در مواردی، مراد، عیسی علیه السلام است که در چند آیه آمده است، مانند: (إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُک بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ).۸

1.نساء: آیۀ ۱۶۴.

2.اعراف: آیۀ ۱۴۳.

3.یس: آیۀ ۶۵.

4.شورا: آیۀ ۵۱.

5.بقره: آیۀ ۷۵.

6.بقره: آیۀ ۳۷.

7.آل عمران: آیۀ ۶۵.

8.آل عمران: آیۀ ۴۶.


عرضۀ حدیث بر قرآن
28

واژگان در باره خدا در قرآن که نشان از فعل خدا دارد، جنبه حقیقی دارد و به معنای متعارف آنهاست _ اگرچه می‌تواند با کیفیتی متفاوت باشد _ ، یا جنبه غیر واقعی دارد و به معنای مجازی و تمثیلی است؟

به دیگر سخن، آیا این واژگان، در گستره گسترده کاربرد در قرآن به یک معنایند و آن، همان معنای متعارف است که حقیقت دارد؟ یا دو معنا ( در مواردی حقیقی و در مواردی مجازی) دارند؟ این مسئله، دارای اهمّیت فراوان و بلکه مهم‌ترین مسئله در شناخت قرآن است؛ چراکه آثار معرفتی زیادی بر آن می‌تواند بار شود. فهم‌پذیری قرآن، فهم متعارف قرآن، دلیل احکام بودنِ قرآن، معیار نقد و پالایش حدیث بودنِ قرآن، دلیل آموزه‌های کلامی و اخلاقی بودنِ قرآن و...، از جمله این آثارند.

چنان که اشاره شد، واژگان «کلام»، «وحی» و «قول»، بیش از سایر واژگان به کار رفته و بر قرآن به گونه خاص اطلاق شده‌اند. لذا مناسب است بحث در باره حقیقت کلام خدا بر محور این سه واژه دنبال شود.

کلام، قول و وحی

واژه «کلام» و مشتقّات آن، بیش از صد بار به صورت فعلی و اسمی در قرآن آمده است. در گونه فعلی _ که نشان از گوینده و شنونده دارد _ گوینده، خدا و گاه فرشتگان و شنونده، انسان است. گونه اسمی آن (کلام، کلمه و کلمات) به صورت مضاف و موصوف و گاه مطلق است. در گونه فعلی نیز متکلّم، پیام و مخاطب، ارکان اصلی کلام را تشکیل می‌دهند. در قرآن، در مواردی که این واژه در آنها به کار رفته، متکلّم و پیام و مخاطب، متفاوت آمده‌اند. در مواردی متکلّم، انسان، پیام، یک مطلب خاص و مخاطب نیز گروه خاصّی از مردم ‌اند، مانند: سخن گفتن مریم با مردم: (فَلَنْ أُکلِّمَ الْیوْمَ إِنْسِیا) ۱ یا سخن گفتن عیسی علیه السلام با مردم: (وَ یکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِینَ).۲

1.مریم: آیۀ ۲۶.

2.آل عمران: آیۀ ۴۷.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19026
صفحه از 312
پرینت  ارسال به