279
عرضۀ حدیث بر قرآن

در این پژوهش ابتدا تلاش شد موارد همسان و نا‌همسان حدیث و قرآن شناسایی شوند که در این ارتباط، چهار محور مشخّص گردید. از این چهار محور، در یک محور، همسانی و در دو محور، ناهمسانی وجود دارد و در یک محور، رأی راجح حاصل نشد. قرآن و حدیث از جهت زبان گفتاری، همسان و هر دو بر زبان متعارف و شیوه گفتاری قوم استوارند؛ ولی از جهت تحریف‌ناپذیری یا عدم وقوع تحریف و جایگاه هر یک از قرآن و ‌سنّت در استدلال، ناهمسان‌ اند. ‌قرآن، تحریف‌ناپذیر است و در آن تحریف واقع نشده است، به خلاف حدیث. نیز در مقام استدلال، قرآن بر حدیث مقدّم است. در باره جایگاه حدیث از جهت منشأ پیدایش یا ارتباط آن با ساحت وحی، اگر چه قرائنی بر وحیانی بودن ‌سنّت وجود دارد، ولی به دلیل کثرت اختلاف و عدم استحکام دلایل روایی، رأی به آن، قابل دفاع نیست. شایان ذکر است که منشأ ‌سنّت می‌تواند اجتهاد خطاناپذیر پیامبر صلی الله علیه و آله باشد.

در موضوع دلایل قاعده «نقد حدیث با ‌قرآن»، دلیل روایی، اگر چه به لحاظ سند یا محتوا با ایرادهایی مواجه شده است، ولی این ایرادها آن گاه می‌توانند پایه این روایات را لرزان کنند که تمام نگاه، به خود روایات معطوف شود؛ امّا وقتی این روایات در یک نگاه جامع دیده شوند (نگاهی که در آن ناهم‌ترازی ‌سنّت نسبت به قرآن در استدلال و به تعبیری تأخّر رتبه ‌سنّت از ‌قرآن، مسئله جواز نقل به معنا در حدیث و عدم جواز آن در قرآن و به طور کلّی سیره عقلا که با دلیل قوی دلیل ضعیف را ارزیابی می‌کنند)، محتوای آنها، صرف نظر از اسناد آنها قابل قبول خواهد بود، چنان که برخی مانند شاطبی، عبده و ... از اهل ‌سنّت به همین منوال، این قاعده را پذیرفته‌اند.

بحث محتوایی قاعده نقد حدیث با قرآن _ که مهم‌ترین است و گویا مباحث محوری این پژوهش را تشکیل می‌دهد _ ، شامل سه مسئله است: یکی مدلول معیار در مدلول قرآن است. این مسئله یکی از پیچیده‌ترین یا پیچیده‌ترین قسمت این پژوهش است؛ چرا که در متون روایی، با عبارت کلّی و مبهم «‌قرآن» و «کتاب الله» آمده است و در لسان عالمان دینی معمولاً با قید «ظاهر»، «نص»، «عام» و ... همراه شده است.


عرضۀ حدیث بر قرآن
278

جمع‌بندی

موضوع «نقد حدیث با ‌قرآن»، اگر چه بر حسب ظاهر و در بدو نظر، ساده و به دور از پیچیدگی و ابهام و شبهه‌ها و پرسش‌های گوناگون و جور و ناجور می‌نماید، ولی به واقع و با نگاه فراگیر و عمیق، یکی از موضوعات پیچیده، بلکه پیچیده‌ترین موضوع است. تاریخ برخورد اندیشه‌وران مسلمان با قرآن و حدیث به گونه تعاملی و ارتباطی، شاهد صادق و زبان گویای این مدّعاست.

‌قرآن در ابتدا یک متن گفتاری بوده که بر پیامبر صلی الله علیه و آله خوانده شده است. متن گفتاری در مطالعات معناشناسی، ویژگی‌های خاصّ خود را دارد. پیداست که در سبک گفتاری، شرایط زمانی، مکانی و فضای ذهنی و نیازهای مخاطب به ناچار باید لحاظ گردند. از این زاویه، قرآن به نوعی با زبان قوم و به اقتضای شرایط و حالات و نیازهای مخاطبان همراه است. از دیگر سو، ‌قرآن، یک متن مکتوب است. متن مکتوب نیز شرایط و اقتضائات خاصّ خود را دارد. تغییر‌پذیری و دگرگونی الفاظ و معانی آنها که در اشکال افزایش و کاهش معنایی و تغییر و تکثّر معنایی نمایان می‌شود، از جمله این شرایط اند. شیوه و نحوه درست فهم مقاصد قرآن و تنقیح و تبیین مدلول معیار ‌قرآنی از جهت مدلول قطعی، ظنّی و احتمالی و معارف بلند و حقایق دور از ذهن محسوس‌یاب بشر، نقاط مهمّ دیگر متن قرآن اند.

حوزه حدیث نیز از جهاتی پُر ابهام است. شأن صدور حدیث و اسباب آن _ که به سان ‌قرآن، سبک گفتاری دارد _ ، عدم وضوح واژگانی که در ارتباط با سخنان و افعال معصومان به کار رفته‌اند، نا‌هماهنگی و عدم انسجام دیدگاه‌ها و آرا در باره جایگاه و منزلت حدیث و به تبع آن، پدید آمدن آرای افراطی و تفریطی در این باره، نارسایی و ناسازگاری اقوال در باره ارتباط قرآن با حدیث، عدم تعریف و ابهام تعریف یا تعریف‌های ناهماهنگ و ناسازگار از برخی مفاهیم مانند علم و عقل، عدم پردازش و توجّه کم اندیشه‌وران نسبت به برخی مسائل مهم، ناسازگاری متون حدیثی در ارتباط با عرضه حدیث بر قرآن و...، بخشی از زمینه‌های ابهام‌زای حدیث‌ اند.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18847
صفحه از 312
پرینت  ارسال به