با موارد مشابه مقایسه ننمودهاند.۱
آنان به سند، بیش از متن توجّه کردهاند.۲
محدّثان به غلطِ متون و نقد آن توجّه نکردهاند. آنان بر این عقیده بودهاند که وقتی سند صحیح باشد، متن نیز صحیح است. به همین جهت، آنان ابتدا به سند اهتمام ورزیدهاند. پیشینیان چنین بودند که از تعمّق دوری میجستند و آن را کار و بدعت اهل جدل میدانستند.۳
محدّثان به ندرت بر حدیثی، حکم به اضطراب میکردند، آن گاه که اختلاف در آن در نفْس متن واقع شده بود. آنان این عنوان را تنها بر حدیثی که اختلاف در آن از جهت اسناد بود، اطلاق میکردند.۴
عالمان حدیث، عنایت کمی به غلط در متون که به معانی و احکام آنها ارتباط داشت، نشان دادهاند. توجّه و عنایت آنان بیشتر معطوف به اسانید و سیاق متون و عبارات آن بود.۵
اگر روایات از جهت متن، نقد شده بودند، بدان سان که از جهت سند نقد شدهاند، به تحقیق، بسیاری از متون به دلیل نقد متنی، کنار گذاشته میشدند.۶
بسیاری از ائمّه حدیث به نقد متنی حدیث پرداختهاند؛ ولی این اندازه، در قیاس با میزان پردازش به نقد اسنادی، به جد کم است.۷
کلام در نقد متن حدیث، کم است. حتّی آنان که در این باره وارد شدهاند و این طریق را در پیش گرفتهاند، در باره اصول و مناهج و ساز و کار آن، کم سخن گفتهاند. این، در حالی است که نسبت به نقد اسنادی و مسائل
1.مقدّمة ابن خلدون: ص۹.
2.ظهر الإسلام: ج۲ ص۴۸، منهج نقد المتن عند علماء الحدیث النبوی: ص۱۲ _ ۱۳.
3.أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۲۸۵ و ۲۸۹.
4.توجیه النظر إلى اُصول الأثر: ج۲ص۵۸۳.
5.أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۲۹۰.
6.تفسیر المنار: ج۳ ص۱۴۱.
7.أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۲۹۲.