265
عرضۀ حدیث بر قرآن

است. عمر، پس از شنیدن آیه از سخن و تهدید خود بر گشت و سخن زن را موافق قرآن و سخن خود را مخالف قرآن اعلام کرد و این، مطابق با «حدیث عرض» از پیامبر صلی الله علیه و آله است.۱

در متون پیرامونیِ حدیث (مانند: اصول فقه، تفسیر، فقه، کلام و نقد حدیث)، کم و بیش با معیار ‌قرآن، به نقد حدیث پرداخته شده است. البتّه زمینه احادیث نقد شده، متنوّع است: برخی جنبه فقهی دارند و گروهی در زمینه تفسیر، کلام و گاه فضایل اند. در باره انطباق قاعده ‌قرآن‌محور، به طور کلّی، دو گونه برخورد دیده می‌شود: برخورد ضمنی و به مناسبت، و برخورد استقلالی و هدفمند. در باره گونه نخست، می‌توان به کتاب‌های زیادی در عرصه‌های متنوّع دانش‌های اسلامی اشاره کرد. مثلاً در فقه، أحکام القرآن جصّاص، الانتصار سیّد مرتضی و تهذیب الأحکام و الاستبصار شیخ طوسی، در تفسیر، تفسیر ابن کثیر، المنار محمّد عبده و رشید رضا، المیزان علّامه طباطبایی، در کلام، تصحیح اعتقادات الإمامیّة‌ی شیخ مفید، دراسات فی الحدیث و المحدّثین هاشم معروف الحسنی و منهج نقد المتن عند علماء الحدیث النبوی اِدلبی.

در نگاه مستقل، در دو حوزه شیعه و اهل ‌سنّت، کتاب‌های متعدّدی نگاشته شده‌اند. بیشتر این کتاب‌ها در حوزه اهل ‌سنّت و به طور خاص، ناظر به احادیث دو کتاب صحیح البخاری و صحیح مسلم اند. کتاب الأخبار الدخیلة و مستدرکات آن از علّامه شوشتری، الموضوعات فی الآثار و الأخبار هاشم معروف حسنی، الحدیث النبوی بین الروایة و الدرایة سبحانی را در حوزه شیعه و کتاب المنار المنیف ابن قیّم جوزیّه، المصنوعات ملّا علی قاری، کشف الخفاء عجلونی، دین السلطان عزّ الدین نیازی و نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث اسماعیل کردی را در حوزه اهل سنّت می‌توان نام برد.

احادیث مورد نقد از دو زاویه میزان آنها در دانش‌های مختلف و میزان نگاه استقلالی به معیار ‌قرآن، حائز توجّه اند. از زاویه نخست، به ترتیب، احادیث فقهی، احادیث

1.رسالة فی المهر: ص۲۷ _ ۲۸.


عرضۀ حدیث بر قرآن
264

پرداخت و با سوگند به خدا، متذکّر شد که پیامبر صلی الله علیه و آله هرگز چنین نگفته است و این سخن را مخالف آیه: (وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى) ۱ دانست.۲

عایشه سه گروه از محدّثان را دروغگو توصیف کرد و از جمله آنها کسی است که روایت کند محمّد صلی الله علیه و آله پروردگار را دید؛ زیرا این سخن مخالف آیه: (لا تُدْرِکهُ الْأَبْصارُ) ۳ و آیه (وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکلِّمَهُ اللَّهُ إِلّا...) ۴ است.۵

نمونه دیگر، روایت شعبى است که پیامبر صلی الله علیه و آله براى زنى که سه بار طلاق داده شود، حقّ مسکن و نفقه قرار نداد. این سخن با انکار اسود بن یزید مواجه شد. او با اشاره به کلامی‌ از عمر در باره اهتمام به کتاب خدا و ‌سنّت پبامبر صلی الله علیه و آله و ارزیابی سخن دیگران با آنها، به این آیه قرآن استناد کرد: (لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیوتِهِنَّ وَ لا یَخْرُجْنَ إِلّا أَنْ یَأْتینَ بِفاحِشَةٍ مُبیَّنَة؛۶ آنان را از خانه‏هایشان بیرون مکنید، و بیرون نمی‌روند، مگر آن که کار زشت آشکارى را مرتکب شده باشند).۷

نمونه دیگر، روایت ابو هریره از پیامبر صلی الله علیه و آله است که: زنازاده، بدترینِ سه گروه است. عایشه این حدیث را انکار کرد و آن را مخالف با این آیه: (‌وَلا تَزِرُوا وازِرَةٌ وِزرَ اُخریٰ؛۸ بارِ کسی بر دوش دیگری نیست) بیان کرد.۹

همچنین عمر، هنگامی که از زیاده‌روی در صداق زنان نهی کرد و تهدید نمود که مقدار زیادی را به بیت المال بر می‌گرداند، با اعتراض زنی از قریش رو به رو شد که سخن وی، مخالف آیه: (وَ آتَیتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَیئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً) ۱۰

1.انعام: آیۀ ۱۶۴.

2.صحیح البخارى: ج۲ ص۸۰ _ ۸۱، صحیح مسلم: ج۳ ص۴۲.

3.انعام: آیۀ ۱۰۳.

4.شورا: آیۀ ۵۱.

5.صحیح البخارى: ج۶ ص۵۰.

6.طلاق: آیۀ ۱.

7.صحیح مسلم: ج۴ ص۱۹۸.

8.انعام: آیۀ ۱۶۴.

9.المستدرک علی الصحیحین: ج۲ ص۲۱۵، الإجابة لإیراد ما استدركته عائشة على الصحابة: ص۱۲۵ و ۱۲۸ _ ۱۲۹.

10.نساء: آیۀ ۲۰.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20161
صفحه از 312
پرینت  ارسال به