اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً) ۱ و (لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ) ۲.۳
نمونه دیگر، امام جواد علیه السلام است که روایت نبوی صلی الله علیه و آله در مدح ابو بکر را _ که بر اساس آن، جبرئیل برای پیامبر صلی الله علیه و آله پیام آورد که: خدا به شما سلام میرساند و میخواهد که از ابو بکر سؤال کنی: «آیا او از خدا راضی است، در حالی که خدا از وی راضی است ؟» _ انکار میکند و متذکّر میشود که منکر فضیلت ابو بکر نیست؛ ولی صاحب این خبر، باید مثل خبر نبوی(حدیث عرض)را اختیار نماید.
این خبر _ که در فضل ابو بکر آمده _ با قرآن موافق نیست؛ زیرا در قرآن آمده: (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ) ۴ و چگونه ممکن است بر چنین خدایی، خشنودی و ناخشنودی ابو بکر نسبت به خودش پوشیده باشد تا لازم آید که از او سؤال شود؟ این محال است.۵
نمونه دیگر، روایت نبوی صلی الله علیه و آله با این مضمون است که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله مبعوث نمیشد، عمر مبعوث میشد(لو لم اُبعث لبعث عمر). امام جواد علیه السلام در مخالفت با این روایت به آیه: (وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ) اشاره فرمود و یادآوری نمود که به موجب این آیه خدا از انبیا میثاق گرفته است و ممکن نیست خدا میثاق خود را تغییر دهد. نیز انبیا حتّی در اندازه یک پلک به هم زدن مشرک نشدهاند. چگونه ممکن است کسی که در بیشتر عمرش در شرک بوده، به نبوّت مبعوث شود؟۶
نمونه دیگر، جریانی است که در آن، عبد الله بن عمر و ابن عبّاس از عمر نقل کردند که پیامبر صلی الله علیه و آله بازماندگان مرده را از گریه کردن بر او نهی نموده است؛ چرا که با گریه بر او، مرده معذّب میشود. این سخن به گوش عایشه رسید. او پس از ترحّم بر عمر، به انکار آن