263
عرضۀ حدیث بر قرآن

اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً) ۱ و (لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ) ۲.۳

نمونه دیگر، امام جواد علیه السلام است که روایت نبوی صلی الله علیه و آله در مدح ابو بکر را _ که بر اساس آن، جبرئیل برای پیامبر صلی الله علیه و آله پیام آورد که: خدا به شما سلام می‌رساند و می‌خواهد که از ابو بکر سؤال کنی: «آیا او از خدا راضی است، در حالی که خدا از وی راضی است ؟» _ انکار می‌کند و متذکّر می‌شود که منکر فضیلت ابو بکر نیست؛ ولی صاحب این خبر، باید مثل خبر نبوی(حدیث عرض)را اختیار نماید.

این خبر _ که در فضل ابو بکر آمده _ با قرآن موافق نیست؛ زیرا در قرآن آمده: (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ) ۴ و چگونه ممکن است بر چنین خدایی، خشنودی و ناخشنودی ابو بکر نسبت به خودش پوشیده باشد تا لازم آید که از او سؤال شود؟ این محال است.۵

نمونه دیگر، روایت نبوی صلی الله علیه و آله با این مضمون است که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله مبعوث نمی‌شد، عمر مبعوث می‌شد(لو لم اُبعث لبعث عمر). امام جواد علیه السلام در مخالفت با این روایت به آیه: (وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ) اشاره فرمود و یادآوری نمود که به موجب این آیه خدا از انبیا میثاق گرفته است و ممکن نیست خدا میثاق خود را تغییر دهد. نیز انبیا حتّی در اندازه یک پلک به هم زدن مشرک نشده‌اند. چگونه ممکن است کسی که در بیشتر عمرش در شرک بوده، به نبوّت مبعوث ‌شود؟۶

نمونه دیگر، جریانی است که در آن، عبد الله بن عمر و ابن عبّاس از عمر نقل کردند که پیامبر صلی الله علیه و آله بازماندگان مرده را از گریه کردن بر او نهی نموده است؛ چرا که با گریه بر او، مرده معذّب می‌شود. این سخن به گوش عایشه رسید. او پس از ترحّم بر عمر، به انکار آن

1.نساء: آیۀ ۵.

2.مائده: آیۀ ۱۰۱.

3.المحاسن: ج۱ ص۲۲۵، الکافی: ج۱ص۶۰.

4.ق: آیۀ ۱۶.

5.الاحتجاج: ج۲ ص۲۴۵ _ ۲۴۶.

6.الاحتجاج: ج۲ص۲۴۸.


عرضۀ حدیث بر قرآن
262

اعتبار می‌افتند و باید به قرآن به عنوان مرجع رجوع نمود.۱ شیخ طوسی(م۴۶۰ق)، خطیب بغدادی(م۴۶۳ق)، ابو اسحاق شیرازی (م۴۷۳ق)، ابو بکر سرخسی(م۴۹۱ق)، غزالی(م۵۰۵ق) و ... قاعده ‌قرآن‌محور را در دو عرصه ارزیابی رفع تعارض اخبار و گاه مطلق احادیث، ذکر کرده‌اند.۲

ب. اعمال و تطبیق

گویا نقد ‌قرآن‌محور حدیث، قضیّه‌ای ارتکازی در ذهن دانشوران مسلمان و حتّی غیر مسلمان بود. آنان کم و بیش در نقد احادیث به قرآن استناد کرده‌اند. در متون روایی، گزارش‌هایی اگر چه اندک در باره برخی صحابیان و گاه برخی امامان شیعه نقل شده که به موجب آنها آنان حدیث را بر قرآن عرضه کرده و مخالف آن را کنار زده‌اند. به موجب روایتی از امام باقر علیه السلام احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان شیعه علیهم السلام ریشه در قرآن دارد؛ زیرا ایشان اصحاب خود را برای پرسش از دلیل ‌قرآنی احادیث فرا خواند.۳ بر اساس این روایت، امام علیه السلام در خطاب به شاگردان و اصحاب خود، متذکّر می‌شود که دلیل ‌قرآنی احادیث وی را از او سؤال کنند و سپس سخنی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می‌نماید که در بخشی از آن، از قیل و قال، فساد مال، فساد زمین و کثرت سؤال، نهی شده است. اصحاب از دلیل ‌قرآنیِ سخن یاد شده پرسیدند و امام علیه السلام به این آیات اشاره نمود: (لا خَیرَ فِی کَثیرٍ مِنْ نَجْواهُمْ إِلّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاحٍ بَینَ النَّاسِ) ،۴(وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ

1.الانتصار: ص۹۲ و ۵۵۴.

2.الاستبصار: ج۱ ص۳، عدّة الاُصول: ج۱ ص۳۶۷ _ ۳۷۱، الکفایة فی علم الروایة: ص۳۲ و ۴۲۹ _ ۴۳۲، الفقیه و المتفقّه: ج۱ ص۱۳۲، اُصول السرخسی: ج۲ ص۲۶۴، اللمع فی اُصول الفقه: ص۲۳۵ و ۲۴۰، المستصفی: ص۱۱۲ _ ۱۱۳، معارج الاُصول: ص۱۴۸، ۱۵۲ و ۱۵۴، نقد المنقول: ص۴۷ و ۷۸، وصول الأخیار إلی اُصول الأخبار: ص۱۸۰ و ۱۸۵، وسائل الشیعة: ج۲۰ ص۹۴، الفوائد الحائریّـة: ص۵۹ _ ۶۰ (فایدۀ سوم)، تفسیر المنار: ج۳ ص۱۴۳، أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۲۹۰، المیزان فی تفسیر القرآن: ج۱ ص۲۹۳ و ج۸ ص۱۴۱ و ج۹ ص۲۱۰ و ج۱۰ص ۳۵۱ و ج۱۵ص ۳۶۹، السنّـة و مکانتها فی التشریع: ص۱۵۵ _ ۱۵۶، نقد الحدیث فی علم الروایة و الدرایة: ج۲ص ۱۳ _ ۱۴، البیان: ص۳۹۹، الحدیث النبوی بین الروایة و الدرایة: ص۵۵.

3.المحاسن: ج۱ ص۲۲۵.

4.نساء: آیۀ ۱۱۴

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18844
صفحه از 312
پرینت  ارسال به