253
عرضۀ حدیث بر قرآن

ادراک به معنای سوم، در زبان فلاسفه به عقل عملی یاد می‌شود و در مقابل آن، عقل نظری است. مثال عقل نظری، ادراک عقل به این که کل، بزرگ‌تر از جزء است و نقیضان لا یجتمعان و لا یرتفعان. تفاوت عقل نظری و عملی، در متعلّق ادراک است. اگر متعلّق ادراک علم باشد، عقل نظری است و اگر عمل باشد، عقل عملی.۱

اشاعره، منکر ادراک عقل عملی‌ اند. به این معنا که افعال، حسن و قبح ذاتی ندارند. حسن افعال و قبح آنها با امر و نهی شارع معلوم می‌شود.۲ محمّد‌رضا مظفّر در مقام پاسخ به شبهه‌هایی که نسبت به اعتبار حسن و قبح عقلی افعال شده، مدرکات عقل عملی را به سه دسته تقسیم کرده است:

یک. حسن و قبح ذاتی. مراد از این نوع، آن است که خود عنوان، صرف نظر از هر لحاظ و شأن دیگری، علّت تامّه برای ادراک حسن و قبح است، مانند حسن عدل و قبح ظلم. عدل بما هو عدل، همیشه و همه جا حسن است، به این معنا که هر زمان و هر کجا که عنوان «عدل» صدق کند، عقلا فاعل آن را مدح می‌کنند و ظلم بما هو ظلم، قبیح است و فاعل آن نزد عقلا مذموم و گناهکار است.۳

دو. حسن و قبح اقتضایی. مراد از این نوع، آن است که عنوان فعل، اقتضای حسن یا قبح دارد، اگر چه ممکن است با لحاظ دیگری، این اقتضا مؤثّر واقع نشود، مانند حسن صدق و قبح کذب. صدق بما هو صدق، اقتضا دارد که عقلا فاعل آن را شایسته و سزاوار مدح بدانند، به خلاف کذب که آن را مذموم می‌دانند؛ لیکن این در همه حال و همه جا نیست. گاه، امر مهم‌تری پیدا می‌شود که آن باید مقدّم شود، مانند این که صدق، موجب قتل نفْس محترم یا هتک عِرض و آبرو شود.

سه. آن عنوانی که نه علّت تامّه است برای حسن و قبح و نه اقتضا‌ی آنها را دارد. در این نوع، گاه لحاظ و شأن دیگری موجب می‌شود که فعل، متّصف به حسن یا قبح شود، مانند بیشتر مباحات شرعی. مثلاً آشامیدن آب، بدون در نظر گرفتن هر عنوان دیگری،

1.اُصول الفقه، مظفّر: ج۲ ص۱۸.

2.مباحث الحكم عند الاُصولیّین: ج۱ ص۱۶۸، الاُصول العامّة للفقه المقارن: ص۲۸۵

3.اُصول الفقه، مظفّر: ج۲ ص۲۴، الاُصول العامّة للفقه المقارن: ص۲۸۷.


عرضۀ حدیث بر قرآن
252

ضدّ خاص) و دلالت التزامی ‌تفسیر کرده‌اند.۱ آنچه در کلام بحرانی در باره عقل به عنوان یک اصل مستقل آمده، بخشی است که مربوط به تلازم بین الحکمین است و بقیّه موارد بر همان حساب و منوال غزالی و غیر آن است. اختلاف در مورد عقل، در حقیقت، اختلاف در قابلیت عقل برای ادراک احکام شرعی از غیر طریق نقل است. به عبارت دیگر، اختلاف در خصوص مستقلّات عقلی است. اصولیان، بر اساس استقلال و عدم استقلال ادراک عقل، مدرکات آن را به مستقل و غیر مستقل تقسیم کرده‌اند. مراد از استقلال، ادراک مستقلّ عقل بدون واسطه بیان شرعی است، مانند ادراک حسن و قبح که مستلزم ادراک حکم شارع به آنهاست، و عدم استقلال، عبارت است از آن نوع ادراک عقل که بر بیان شارع تکیه دارد، مانند ادراک وجوب مقدّمه نزد شارع پس از اطّلاع عقل بر وجوب ذی المقدّمه یا ادراک نهی شارع از ضدّ عام پس از اطّلاع بر ایجاب ضدّ آن. پس اختلاف، تنها در مستقلّات عقلی و به عبارت روشن‌تر در خصوص حسن و قبح عقلی است و ظاهر، این است که حسن و قبح عقلی، تنها مصدر برای مدرکات عقلی است که ادراک احکام شرعی را به دنبال دارد.

برخی از اصولیان معاصر متذکّر شده‌اند که حسن و قبح بر سه معنا اطلاق می‌شوند که دو مورد اوّل آنها مورد ‌اتّفاق متکلّمان و فلاسفه مسلمان اند که عقل، آنها را درک می‌کند و معنای سوم، مورد اختلاف است:

۱. حسن به معناى ملایمت طبع، و قبح به معناى عدم ملایمت.

۲. حسن به معناى کمال و قبح به معناى عدم کمال. مثلاً «علم، حسن است و جهل، قبیح است»، یعنی: در علم، کمال نفس است به خلاف جهل.

۳. حسن به معنای این که ادراک این شیء یا آن شیء شایسته است انجام گیرد، به گونه‌ای که عقلاً فاعل آن را مدح می‌کنند و قبح به معنای خلاف آن. منشأ این ادراک می‌تواند یکی از دو ادراک سابق باشد، به این صورت که عقل پس از ادراک ملایمت شیء با نفس یا عدم ملایمت آن و یا ادراک کمال شیء یا نقص آن، درک می‌کند که شایسته است انجام گیرد یا انجام نگیرد.

1.الحدائق الناضرة: ج۱ ص۴۰.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19012
صفحه از 312
پرینت  ارسال به