251
عرضۀ حدیث بر قرآن

اشاره شد که اصولیان در باره عقل و اعتبار آن به عنوان یکی از قواعد در استنباط احکام، زیاد سخن گفته‌اند؛ ولی مراد از عقل در نظر آنان، تعریف نشده است. کلمات آنان در این باره بسیار مختلف است و در برخی کتب شیعه و اهل ‌سنّت، باب‌هایی با عنوان «دلیل عقلی» دیده می‌شود. با تأمّل در این باب‌ها معلوم می‌شود که عقل، نه به عنوان یک اصل مستقل مانند کتاب و ‌سنّت، بلکه دلیل بر اصل عملی یا احکام ظاهری گرفته شده است.

غزالی در مبحث دلیل عقل، در حالی که آن را دلیل چهارم دانسته، می‌گوید: عقل بر برائت ذمّه از واجبات و سقوط حرج از خلق در حرکات و سکنات، قبل از بعثت رسل، دلالت دارد. نیز با آن، معجزات تأیید می‌شوند و انتفای احکام قبل از ورود سمع، به دلیل عقل، معلوم است و تا ورود سمع، استصحاب می‌شود.۱ از این رو عقل در نظر او از ادلّه برائت است و برائت نیز یک اصل عملی است که وظیفه را معلوم می‌کند. پس عقل، دلیل بر اصل است، نه دلیل مستقیم و مباشر بر وظیفه.

در کتاب الحدائق الناضرة تحت عنوان «المقام الثالث فی دلیل العقل»، پس از اشاره به اختلاف اقوال در باره عقل، آمده که برخی، عقل را به برائت و استصحاب تفسیر کرده‌اند، برخی آن را محدود به استصحاب و گروهی آن را «لحن الخطاب» و «فحوى الخطاب» و «دلیل الخطاب» گرفته‌اند و برخی نیز از آن به برائت اصلی، استصحاب و تلازم میان دو حکم (مانند: مقدّمه واجب و ذو المقدّمه و استلزام امر به شیء، نهی از

1.المستصفی: ص۱۲۷.


عرضۀ حدیث بر قرآن
250
  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19033
صفحه از 312
پرینت  ارسال به