239
عرضۀ حدیث بر قرآن

سؤال دوم، این که: این معیارها در یک تراز قرار دارند، یا میان آنها تقدّم و تأخّر است؟ در فرض هم‌ترازی باز به هنگام تعارض، راه برون‌رفت چیست؟

گویا این دو سؤال، خود در عرض هم نیستند و سؤال ‌اوّل به موجب یک گونه پاسخ به سؤال دوم، در طول آن قرار می‌گیرد؛ بلکه از موضوع بحث خارج می‌شود. آن گزینه این است که این معیارها در عرض هم قرار ندارند؛ بلکه میان آنها ترتّب (تقدّم و تأخّر) است.

بحث نظری در ارتباط با سؤال نخست در هیچ یک از دو حوزه شیعه و اهل ‌سنّت انجام نگرفته است. برخی از اصولیان امامیّه به مناسبت مقبوله عمر بن حنظله و مرفوعه زراره از ترتیب معیارهای مذکور در این دو روایت که واقعی است یا نه، سخن گفته‌اند و متذکّر شده‌اند که به قرینه اختلاف در تعداد معیارها و چینش آنها در متون روایی بویژه مقبوله و مرفوعه، این ترتیب واقعی نیست. در مقام عمل نیز آن جا که به نقد احادیث پرداخته شده است، در اغلب موارد از نقد اسنادی و محتوایی، هر دو، استفاده و در نقد محتوایی، در کنار قرآن به ‌سنّت، مذهب، اخبار عامّه و گاه عقل، استدلال شده است. این گونه نقد‌ها که قرینه روشنی را بر اصلی و فرعی بودن معیارها ندارند، نمی‌توانند نشان دهند که نسبت این معیارها از جهت جایگاه چگونه است.

در سده یازدهم، فاضل تونی به بیان صورت مسئله پرداخت و این مسئله را در ارتباط با مقبوله عمر بن حنظله و مرفوعه زراره مطرح کرد. وی به قرینه کلمه «واو» که میان کتاب و ‌سنّت واقع شده و نیز عبارت «إن کان الفقیهان عرفا حکمه من الکتاب و السنّة» که پس از اشاره به معیار کتاب و ‌سنّت آمده، احتمال داده که باید حدیث، بر هر دو، عرضه شود. نیز به قرینه اشاره به معیار اخبار و مذهب عامّه که به تنهایی ذکر شده، احتمال داده که «و» به معنای «أو» باشد. در نتیجه، عرضه می‌تواند بر یک معیار باشد.۱ ظاهر این عبارت، گویای آن است که فاضل تونی نتوانسته است از بن‌بست مقبوله عمر بن حنظله در این مسئله خارج شود. این نوع بن‌بست، به مقبوله محدود نیست و در سایر متون روایی نیز وجود دارد. در دیگر متون روایی، معیارهای محتوایی در چند زمینه با اختلاف دیده می‌شوند:

1.الوافیة: ص۳۲۹.


عرضۀ حدیث بر قرآن
238

در متون پیرامونی حدیث، در بیان معیارهای نقد محتوایی حدیث، در کنار ‌قرآن، معیارهای دیگری نیز ذکر شده است. شمار این معیارها از یک تا دوازده، بلکه بیشتر، در نوسان است: کتاب، اخبار عامّه و اجماع،۱ عقل، ‌قرآن، ‌سنّت و اجماع،۲ عقل، کتاب، ‌سنّت، اجماع، ... و ادلّه قطعی.۳ ابن قیّم(م۷۵۱ق) سیزده معیار را ذکر کرده، که مخالفت با ‌سنّت، معیار چهارم و مخالفت با ‌قرآن، معیار سیزدهم آن است و اجماع و عقل را اصلاً ذکر نکرده‌ است.۴ برخی دیدگاه‌های دیگر، عبارت اند از: ‌قرآن، ‌سنّت و اجماع،۵ ‌قرآن، ‌سنّت، ضروریات، احتیاط، عقل، ... و اجماع،۶ کتاب، ‌سنّت، اجماع، عقل، تجربه.۷ محمود ابو ریّه، یازده معیار،۸ مصطفی السباعی، هفت معیار۹ و حسین الحاج حسن، چهارده معیار۱۰ ذکر کرده‌اند که قرآن، یکی از آنهاست. ‌قرآن، ‌سنّت، اجماع، عقل و تاریخ نیز از جمله این دیدگاه‌هاست.۱۱

این جا دو سؤال مطرح می‌شود: یکی آن که: آیا این معیارها با وصف جمعی باید لحاظ شوند، یا با وصف فردی؟ به عبارت دیگر، این که در برخی متون روایی آمده که حدیث را بر قرآن و عقل یا قرآن و ‌سنّت و یا قرآن و مذهب عامّه عرضه کنید، آیا حدیث باید مخالف قرآن و ‌سنّت، قرآن و عقل و موافق قرآن و مخالف عامّه، هر دو، باشد یا تحقّق این نسبت با یکی از آنها کفایت می‌کند؟ در فرض اجتماع، به هنگام تعارض چه باید کرد؟

1.الكافی: ج۱ ص۸ _ ۹ (مقدّمه)، جوابا‌ت أهل الموصل: ص۴۷.

2.الذریعة: ج۲ ص۵۱۱ _ ۵۱۲، عدّة الاُصول: ج۱ ص۳۶۷ _ ۳۷۱، الاستبصار: ج۱ ص۳ _ ۴، معارج الاُصول: ص۱۴۸.

3.الكفایة: ص۳۲ _ ۳۳ و ۴۷۲، الفقیه و المتفقّه: ج۱ ص۱۳۲.

4.نقد المنقول: ص۴۷ _ ۷۸.

5.وصول الأخیار إلی اُصول الأخبار: ص۱۸۰.

6.وسائل الشیعة: ج۲۰ ص۸۴.

7.الفوائد الحائریّـة: ص۵۹ _ ۶۰.

8.أضواء علی السنّـة المحمّدیة: ص۱۸۳.

9.السنّـة و مكانتها فی التشریع: ص۲۷۱.

10.نقد الحدیث فی علم الروایة و الدرایة: ج۲ ص۱۳.

11.الحدیث النبوی بین الروایة و الدرایة: ص۵۴.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19011
صفحه از 312
پرینت  ارسال به