روایات دسته چهارم
این دسته از روایات، اختصاص به روایات موافق با قرآن دارد. به موجب این متون باید روایات موافق قرآن را تصدیق کرد و کلام پیامبر صلی الله علیه و آله دانست.
۱. لا یصدّق علینا إلّا بما یوافق کتاب الله و سنّة نبیّه.
۲. اعرضوا حدیثی على الکتاب فما وافقه فهو منّی و أنا قلته.
نگاه اندیشهوران
اگر چه دیدگاه اندیشهوران مسلمان در باره جواز نَسخ و تخصیص قرآن با حدیث و عدم آن در دانش اصول _ که از سده دوم آغاز شد _ میتواند نشان دهد که حدیثِ مخالف قرآن، حجّت نیست، هر چند در واقع صادر شده باشد، ولی تا سده پنجم به این برآیند و گستره حدیثی که باید بر قرآن عرضه شود، اشاره نشده است. در این سده برخی از اندیشهوران دانش کلام، اصول فقه و علوم حدیث در عباراتی به این مطلب اشاره کردند، اگر چه میزان دلالت این عبارات بر مراد از جهت وضوح، یکسان نیست. این مطلب به طور خاص در بحث انواع خبر و تخصیص قرآن با خبر واحد، بیان شده است.
خطیب بغدادی(م۴۵۳ق) اخبار آحاد را از جهت میزان اعتماد به آنها سه قسم ذکر کرده است: قسمی که صحّت آنها معلوم است، قسمی که فساد آنها معلوم است و قسم سوم، قسمی که صحّت یا فساد آنها معلوم نیست. وی راههای شناخت هر یک از این اقسام را متذکّر شده، راه شناخت قسم اوّل را موافقت خبر با عقل یا نصّ قرآن یا... و راه شناخت قسم دوم را مخالفت خبر با عقل و نصّ قرآن و سنّت متواتر و ... معرّفی کرده است.۱
اطلاق عنوان خبر و نیز تعبیر به «معلوم الصحّه» در اخبار موافق قرآن و «معلوم الفساد» در اخبار مخالف قرآن میتواند نشان دهد که خطیب بغدادی به گستره گسترده اخبار و برآیند اثبات صدور و نفی صدور، نظر داشته است. با این وجود گویا تعابیر «معلوم الصحّه» و «معلوم الفساد» در اثبات صدور و نفی صدور، صراحت یا ظهور ندارند.