۴. إذا ورد علیکم حدیث فوجدتموه له شاهد من کتاب الله أو من قول رسول الله صلی الله علیه و آله و إلّا فالذی جاءکم به أولى به.
۵. فما جاءکم عنّی فاعرضوه على کتاب الله عزوجل فما وافق کتاب الله عزوجل فهو منّی و أنا قلته و إن قالوا لم یقله و ما خالف کتاب الله عزوجل فلیس منّی و لم أقله وإن قالوا قاله.
۶. فما حدّثتم عنّی بحدیث فاعتبروه بکتاب الله فما وافق کتاب الله فهو من حدیثی و إنّما هدى الله نبیّه بکتابه و ما لم یوافق کتاب الله فلیس من حدیثی.
۷. فما جاءکم عنّی من حدیث وافق کتاب الله فهو حدیثی و ما خالف کتاب الله فلیس من حدیثی.
۸. فما أتاکم من حدیثی فاقرؤوا کتاب الله و اعتبروه. فما وافق کتاب الله فأنا قلته و ما لم یوافق کتاب الله فلم أقله.
۹. فما جاءکم موافقاً لکتاب الله و لسنّتی فهو منّی و ما جاءکم مخالفاً لکتاب الله و لسنّتی فلیس منّی.
۱۰. إذا کان جاءک الحدیثان المختلفان فقسهما على کتاب الله و على أحادیثنا فإن أشبههما فهو حقّ و إن لم یشبههما فهو باطل.
۱۱. فمن حدّثکم حدیثاً یضارع القرآن فأنا قلته و من حدّثکم بحدیث لا یضارع القرآن فلم أقله فإنّما هو حسوة من النار.
۱۲. ما حدّثتم عنّی ممّا یوافق القرآن فصدّقوا به و ما حدّثتم عنّی ممّا لا یوافق القرآن فلا تصدّقوا به و ما لرسول الله حتّى یقول ما لا یوافق القرآن، و بالقرآن هداه الله.
به موجب ظاهر این دسته از روایات باید همه روایات را بر قرآن عرضه کرد. این شمول و فراگیری، از واژه آغازین بسیاری از این احادیث برداشت میشود، که عبارت است از «ما»ی موصوله و صله آن _ که «جاء» و «أتی» است _ و نیز عبارتهای «إذا ورد» و «ما حدّثتم» که بر عموم دلالت میکنند. بر پایه این عبارات، هر حدیثی که به مردم برسد، یا از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کنند، باید آن را بر قرآن عرضه بدارند. همچنین برآیند این عرضه، اثبات صدور در جانب موافقت و عدم اثبات صدور در جانب مخالفت است. این معنا از عبارات: «فهو عنّی» و «لیس عنّی»، «فأنا قلته» و «فلم أقله»، عبارات تأکیدیِ: «فهو منّی و أنا قلته و إن قالوا لم یقله» و «فلیس منّی و لم أقله و إن قالوا قاله» و نیز عبارات: «فهو من حدیثی» و «فلیس من حدیثی»، «فهو منّی» و «فلیس منّی» و «هو حقّ» و «هو باطل» برداشت میشود،