215
عرضۀ حدیث بر قرآن

۴. إذا ورد علیکم حدیث فوجدتموه له شاهد من کتاب الله أو من قول رسول الله صلی الله علیه و آله و إلّا فالذی جاءکم به أولى به.

۵. فما جاء‌کم عنّی فاعرضوه على کتاب الله عزوجل فما وافق کتاب الله عزوجل فهو منّی و أنا قلته و إن قالوا لم یقله و ما خالف کتاب الله عزوجل فلیس منّی و لم أقله وإن قالوا قاله.

۶. فما حدّثتم عنّی بحدیث فاعتبروه بکتاب الله فما وافق کتاب الله فهو من حدیثی و إنّما هدى الله نبیّه بکتابه و ما لم یوافق کتاب الله فلیس من حدیثی.

۷. فما جاءکم عنّی من حدیث وافق کتاب الله فهو حدیثی و ما خالف کتاب الله فلیس من حدیثی.

۸. فما أتاکم من حدیثی فاقرؤوا کتاب الله و اعتبروه. فما وافق کتاب الله فأنا قلته و ما لم یوافق کتاب الله فلم أقله.

۹. فما جاءکم موافقاً لکتاب الله و لسنّتی فهو منّی و ما جاءکم مخالفاً لکتاب الله و لسنّتی فلیس منّی.

۱۰. إذا کان جاءک الحدیثان المختلفان فقسهما على کتاب الله و على أحادیثنا فإن أشبههما فهو حقّ و إن لم یشبههما فهو باطل.

۱۱. فمن حدّثکم حدیثاً یضارع القرآن فأنا قلته و من حدّثکم بحدیث لا یضارع القرآن فلم أقله فإنّما هو حسوة من النار.

۱۲. ما حدّثتم عنّی ممّا یوافق القرآن فصدّقوا به و ما حدّثتم عنّی ممّا لا یوافق القرآن فلا تصدّقوا به و ما لرسول الله حتّى یقول ما لا یوافق القرآن، و بالقرآن هداه الله.

به موجب ظاهر این دسته از روایات باید همه روایات را بر قرآن عرضه کرد. این شمول و فراگیری، از واژه آغازین بسیاری از این احادیث برداشت می‌شود، که عبارت است از «ما»ی موصوله و صله آن _ که «جاء» و «أتی» است _ و نیز عبارت‌های «إذا ورد» و «ما حدّثتم» که بر عموم دلالت می‌کنند. بر پایه این عبارات، هر حدیثی که به مردم برسد، یا از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کنند، باید آن را بر قرآن عرضه بدارند. همچنین برآیند این عرضه، اثبات صدور در جانب موافقت و عدم اثبات صدور در جانب مخالفت است. این معنا از عبارات: «فهو عنّی» و «لیس عنّی»، «فأنا قلته» و «فلم أقله»، عبارات تأکیدیِ: «فهو منّی و أنا قلته و إن قالوا لم یقله» و «فلیس منّی و لم أقله و إن قالوا قاله» و نیز عبارات: «فهو من حدیثی» و «فلیس من حدیثی»، «فهو منّی» و «فلیس منّی» و «هو حقّ» و «هو باطل» برداشت می‌شود،


عرضۀ حدیث بر قرآن
214

عدم صدور، حجّیت و عدم حجّیت، تفصیل میان جانب ایجاب و جانب سلب با قول به حجّیت در جانب ایجاب و عدم صدور در جانب سلب، شمولیت برای اسناد صحیح و ضعیف، اختصاص به اسناد ضعیف، بی ارزش بودن اسناد و ... .

به هر روی، دانستن سه مطلب در ارتباط با برآیند ارزیابی و پالایش حدیث با قرآن لازم است: مطلب ‌اوّل، گستره حدیثی است که باید بر قرآن عرضه شود (از جهت اطلاق و یا تقیید به احادیث ضعیف). مطلب دوم، گستره این قاعده از جهت فراگیری جانب موافقت و مخالفت (هر دو) و یا اختصاص به جانب مخالفت. به عبارت دیگر، دانستن این که این قاعده با احادیث مخالف قرآن ارتباط دارد و برای احادیث موافق مفید نیست و یا هر دو را شامل می‌شود. مطلب سوم، این که این قاعده ناظر به واقع است و صدور و عدم صدور را اثبات می‌کند، یا ناظر به مقام عمل است و حجّت و عدم حجّت را مشخّص می‌نماید.

ناهماهنگی در روایات

در متون روایی، نگاه غالب، چنین می‌نمایاند که همه احادیث باید بر قرآن عرضه شوند و برآیند این عرضه، اثبات صدور و عدم صدور است و دو سوی ایجاب و سلب را فرا ‌می‌گیرد. با این وجود، در برخی متون، تنها جانب سلب و گاه جانب ایجاب آمده و در برخی روایات، تعابیری به کار رفته که گویا بیش از آن که ناظر به واقع باشد، به مقام عمل نظر دارد.

روایات دسته ‌اوّل

در این دسته از روایات که غالب اند، به موجب برخی قرائن آشکار و لفظی، عموم احادیث منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله را باید بر قرآن عرضه داشت.

۱. فما آتاکم عنّی یوافق القرآن فهو عنّی و ما آتاکم عنّی یخالف القرآن فلیس عنّی.

۲. ما جاءکم عنّی یوافق کتاب الله فأنا قلته و ما جاءکم یخالف القرآن فلم أقله.

۳. إذا حدّثتم عنّى بالحدیث فأنحلونی أهنأه و أسهله و أرشده فإن وافق کتاب الله فأنا قلته و إن لم یوافق کتاب الله فلم أقله.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18824
صفحه از 312
پرینت  ارسال به