جای جای ابواب فقه جاری است _ دلالت میکنند، علاوه بر این که با قول همه یا جمهور اصحاب بر تخصیص، تعارض پیدا میکنند... .
تحقیق در مسئله این است که کلام سیّد و شیخ بر خبر واحدی حمل میشود که آن دو، آن را در احکام شرعی حجّت نمیدانستند و آن، عبارت است از خبری که از طریق امامیّه نباشد یا در اصول حدیثی امامیّه نیامده باشد. این دو بر صحّت اخباری که دو ویژگی مذکور را داشته باشند، تصریح کردهاند.
امّا اخبار عرضه را باید به یکی از وجوه زیر حمل کرد:
۱. حمل بر اخباری که از طریق عامّه نقل شده یا خارج از اخبار اصولی هستند که محور و مدار شیعه اند یا آن که مخالف با عمل طایفه حقّه در گذشته و حال اند.
۲. حمل مخالفت در آنها بر موردی که مضمون خبر، مبطل حکم قرآن به طور کلّی باشد، در حالی که تقیید و تخصیص، بیان عام و مطلق اند و مخالفت شمرده نمیشوند.
۳. حمل مخالفت بر مخالفت با محکم کتاب و نصوص آن.
۴. مراد، بطلان خبر مخالف قرآن است هنگامیکه تفسیر قرآن با اثر صحیح از اهل عصمت معلوم باشد؛ زیرا هیچ تردیدی در بطلان مخصّص با علم به اراده عموم از قرآن با نصّ معصوم، وجود ندارد.۱
پس از وی، شیخ انصاری در بحث حجّیت خبر واحد و تعارض اخبار،۲ به تفصیل به این مسئله پرداخت. او در این باره مینویسد: مراد از مخالفت کتاب در این اخبار، مخالفت بر وجه تباین کلّی نیست. مراد از تباین کلّی، این است که جمع میان قرآن و حدیث، متعذّر یا متعسّر باشد؛ زیرا دروغگویان بر اهل بیت علیهم السلام چیزی را که تباین کلّی با قرآن داشته باشد، جعل نمیکنند؛ چرا که هیچ کس آن را از آنان نمیپذیرد. پس آنچه از دروغگویان صادر میشود، نظیر اخباری است که از ائمّه علیهم السلام در مخالفت ظواهر کتاب و سنّت صادر میشود. بر این اساس، مقصود از عرض حدیث بر کتاب و سنّت،