«بالآثار الصحیحة عن الصادقین»۱ و کلام شیخ مفید در کتاب الإرشاد: «و هذا حدیث مشهور شائع بین نقلة الآثار»، و «منها ما رواه أصحاب الآثار»۲ و «هذا خبر مستفیض لا یتناکره أهل العلم الرواة للآثار»،۳ و عبارات «حملة الآثار» و «الآثاریان» در کلام زَیبدی در تاج العروس.۴ این واژگان، عنوان برخی کتابهای حدیثی۵ و معرّف برخی جریانهای فکری را نیز پیدا کردهاند.۶
سنّت و حدیث
در این نوشتار، واژههایی که بدانها اشاره شد، به کار رفتهاند؛ امّا پُربسامدترینِ آنها در این نوشتار، دو واژه «حدیث» و «سنّت» است. این دو واژه در گستره مفهوم و نیز در گستره استعمال، به یک معنا و در یک مورد، به کار نرفتهاند. ظاهر روایات عرض، نشان میدهد که «سنّت» با «حدیث» در معنا و استعمال، متفاوت است؛ زیرا در برخی از روایات، «سنّت» در کنار قرآن، معیار ارزیابی حدیث معرّفی شده است۷ و در هیچ موردی، محکوم به ارزیابی نشده است.
1.الکافی: ج۱ ص۳.
2.الإرشاد: ج۱ ص۳۱۹ _ ۳۲۰.
3.الإرشاد: ج۱ ص۳۳۰.
4.تاج العروس: ج۳ ص۴.
5.سنن ابن ماجةی ابن ماجه (م۲۷۳ق)، سنن أبی داوود سلیمان بن اشعث سجستانی(م۲۷۳ق)، سنن الترمذی محمد بن عیسی ترمذی (م۲۷۵ق)، سنن النسائی احمد بن شعیب نسایی(م۳۰۳ق)، جامع الأحادیث جعفر بن احمد بن علی قمی معروف به ابن رازی(معاصر شیخ صدوق و مفید)، شرح الأخبار قاضی نعمان(م۳۷۶ق)، معانی الأخبار شیخ صدوق(م۳۸۱ق)، الاستبصار فی ما اختلف من الأخبار شیخ طوسی (م۴۶۰ق)، جامع الأخبار از مؤلّفی ناشناخته (ر . ک: الذریعة: ج۳ ص۳۵ _ ۳۶)، ملا ذ الأخیار فی شرح تهذیب الأخبار علّا مۀ مجلسی(م۱۱۱۱ق)، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الاثنی عشر ابوالقاسم علی بن محمّد بن علی خزّاز رازی ( الذریعة: ج۱۸ ص۸۹ و ۸۰۶). مقتضب الأثر فی النصّ علی الأئمة الاثنی عشر احمد بن محمّد بن عیّاش جوهری(م۴۰۱ق) ( الذریعة: ج۲۲ ص۲۱ ح۵۸۲۳)، تهذیب الآثار ابو محمّد بن جریر طبری(م۳۱۰ق) (ر . ک: کشف الظنون: ج۱ ص۵۱۴)، شرح معانی الآثار احمد بن محمّد بن سلامة بن سلمة ازدی طحاوی(۲۳۹_ ۳۲۱ق) (ر . ک: الأعلام: ج۱ ص۱۹۷)؛ نخبة الفکر فی مصطلح أهل الأثر احمد بن علی بن حجر عسقلانی(م۸۵۲ق).
6.عناوین: المتعلّقین بالأخبار، أصحاب الحدیث و الأخباریون، در کلام شیخ مفید، سیّد مرتضی، شیخ طوسی، شهرستانی و حسن بن زین العابدین آمده است (ر . ک: تصحیح اعتقادات الإمامیّة: ص۸۸، معالم الدین: ص۱۹۱).
7.سنن الدارمی: ج۴ ص۱۳۳، اختيار معرفة الرجال: ج۲ ص۴۸۹ _ ۴۹۰، الکافی: ج۱ ص۶۹.