147
عرضۀ حدیث بر قرآن

فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) ،۱(مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ) ،۲(لِتَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ) ۳ .۴ پس، عرض حدیث بر قرآن، موافق با قرآن نیست، چنان که بیهقی بر آن است و در قرآن آیه‌ای که بر عرض حدیث بر قرآن دلالت کند، وجود ندارد.۵ در دانش اصول در بحث نَسخ و به طور خاص، تخصیص قرآن با سنّت، معمولاً حدیث عرض در مقام عدم جواز، به کار آمده و گاه در نقد آن به مخالفت یا عدم موافقت حدیث عرض با قرآن استشهاد شده است.۶ مثلاً طرفداران جواز نسخ قرآن با سنّت متذکّر شده‌اند که «فقد قیل هذا الحدیث: ”ما روی من قوله علیه السلام فاعرضوه على کتاب الله“ لا یکاد یصحّ؛ لأنّ هذا الحدیث بعینه مخالف لکتاب الله فإنّ فی الکتاب فرضیّة اتّباعه مطلقاً، و فی هذا الحدیث فرضیّة اتّباعه مقیّداً بأن لا یکون مخالفاً لما یتلى فی الکتاب».۷

ب. نقد با روایات

نقد محتوایی احادیث عرضه با احادیث، بیش و پیش از نقد با قرآن و نقد عقلی مورد توجّه واقع شده است. گویا امام شافعی(م۲۰۴ق) نخستین عالم نقد حدیث است که به این نوع نقد روی آورده است. در نقد محتوایی حدیث عرض، به سه دسته روایات استدلال شده است.

۱. روایت نهی کننده از بسندگی قرآن

روایت نهی کننده از بسندگی قرآن و ترک حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله _ که به اریکه نام‌بردار است _ به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله در منابع روایی اهل سنّت آمده است:

1.حشر : آیۀ ۷.

2.نساء: آیۀ ۸۰.

3.نساء: آیۀ ۱۰۵.

4.الأحکام، ابن حزم: ج۲ ص۲۰۰.

5.دلائل النبوّة: ج۱ ص۲۶ _ ۲۷، تذکرة المحتاج: ج۱ ص۳۱، مفتاح الجنّـة: ج۱ ص۲۳، الصحیح من سیرة النبیّ الأعظم: ج۱ ص۲۷۰.

6.اُصول السرخسی: ج۲ ص۷۶، المحصول فی علم اُصول الفقه: ج۱ ص۴۱۲ و ج۳ ص۹۱، الأحکام، آمدی: ج۲ ص۳۲۲.

7.اُصول السرخسی: ج۲ ص۷۶.


عرضۀ حدیث بر قرآن
146

بر برخی راویان ضعیف توصیف کرده است.۱ این رأی را ابن ملقّن و سیوطی نیز اختیار کرده‌اند. بیش از یازده نفر از راویان طرق احادیث عرضه، تضعیف شده‌اند. جبّارة بن مغلّس،۲ وضین بن عطاء، یزید بن ربیعه،۳ خالد بن ابی کریمه،۴ اصبغ بن محمّد بن ابی منصور،۵ حسین بن عبد الله بن ضمیره،۶ بشر بن نمیر،۷ عمرو بن ابی عمرو،۸ صالح بن موسى طلحی۹ و ابو حاضر عبد الملک بن عبد ربّه،۱۰ از آن جمله‌ اند.

نقد محتوایی احادیث عرض، به موازات نقد اسنادی و گویا بیش از آن صورت گرفته است. شاید عبارت «وضعته الخوارج و الزنادقة» در نقد این احادیث،۱۱ ناظر به همین نوع نقد باشد؛ زیرا خوارج و زنادقه نماینده اندیشه و شاکله معرفتی خاصّی شناخته می‌شوند. در این نوع نقد به سه معیار : قرآن، روایات و عقل، استناد شده است.

الف. نقد قرآنی

گویا ابن حزم ظاهری، نخستین عالم نقد حدیث است که باب نقد حدیث عرض با قرآن را گشود و پس از او بیهقی با گونه‌ای متفاوت آن را دنبال کرد. در این نوع نقد، فصل مشترک، آن است که حدیث عرض، خود، ویرانگر است؛ زیرا آن به قول ابن حزم، مخالف با آیاتی است که پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله را سفارش کرده‌اند، مانند: (وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ

1.تذکرة المحتاج: ج۱ ص۲۷ _ ‌۳۱، مفتاح الجنّـة: ج۱ ص۲۱ _ ۲۳.

2.تذکرة المحتاج: ج۱ ص۲۷.

3.الرسالة: ص۲۲۴، تذکرة المحتاج: ج۱ ص۳۰، مفتاح الجنّـة: ج۱ ص۲۲.

4.الأحکام، ابن حزم: ج۲ ص۱۹۷ _ ۱۹۸ و ۲۰۱، تذکرة المحتاج: ج۱ ص۳۱، مفتاح الجنّـة: ج۱ ص۲۳.

5.الأحکام، ابن حزم: ج۲ ص۱۹۸.

6.سنن الدارقطنی: ج۱ ص۱۴۶، تذکرة المحتاج: ج۱ ص۳۱، مفتاح الجنّـة: ج۱ ص۲۳.

7.مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج۱ ص۱۷۰.

8.إرشاد الفحول: ص۳۳، جامع بیان العلم و فضله: ج۲ ص۱۱۹۱، کشف الخفاء: ج۱ ص۸۶، تذکرة الموضوعات: ص۲۸.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18834
صفحه از 312
پرینت  ارسال به