نقد احادیث عرضه با رویکرد تردید، بلکه نفی اعتبار در حوزه اهل سنّت از سده دوم آغاز شد. گویا عبد الرحمان بن مهدی(م۱۹۸ق)، امام شافعی (م۲۰۴ق) و یحیی بن معین(م۲۳۳ق) پیشگام این حرکت بودهاند. اکثر عالمان نقد حدیث در سدههای بعد، این رویکرد را تأیید کردهاند. عقیلی(م۳۲۲ق)، خطّابی(م۳۷۰ق)، دارقطنی (م۳۸۵ق)، ابن حزم ظاهری(م۴۵۶ق)، بیهقی(م۴۶۰ق)، ابن جوزی(م۵۹۷ق)، قرطبی (م۶۷۱ق)، ذهبی(م۷۴۹ق)، ابن حجر(م۸۵۲ق)، ابن ملقّن(م۸۹۵ق)، سخاوی (م۹۰۲ق)، سیوطی(م۹۱۱ق)، فَتَّنی (م۹۸۶ق)، عجلونی(م۱۱۶۲ق) و عظیمآبادی (م۱۳۲۹ق) در شمار این گروه شناخته میشوند.
در برابر رویکرد نفی، گروهی مانند: جصّاص(م۳۷۰ق)، سرخسی(م۴۹۰ق)، شاطبی(م۷۹۰ق)، عبده(م۱۳۲۲ق) رشید رضا (م۱۳۴۳ق)، محمود ابو رَیّه (م۱۴۰۳ق) و سباعی(معاصر)، از اعتبار این احادیث، دست کم در محتوا دفاع کردهاند.۱ در حوزه شیعه، گویا قطب الدین راوندی(م۵۷۵ق) برای بار نخست در اعتبار حدیث عرض سخن گفته و قول به اعتبار را به اکثر نزدیک به اتّفاق عالمان شیعه نسبت داده است.۲ پس از او، اکثر عالمان دانش اصول، روی یک یا چند طریق حدیث عرض یا مجموع آنها متمرکز شده و بر اعتبار آنها تأکید کردهاند.۳
سخن در اعتبار احادیث عرض به طور خاص در دانش اصول و بیشتر در دو بحث اعتبار خبر واحد و تعارض اخبار صورت گرفته است. در این دو موضوع، عالمان اصول گویا همه طرق این احادیث (حدود بیست طریق) را تک تک معتبر نمیدانستند؛ زیرا آنان معمولاً به دو یا سه چهار طریق اشاره کرده و از آنها با عنوان صحیحه یا موثّقه یاد نمودهاند، مانند: صحیحه هشام بن حکم، صحیحه ایّوب بن حر،۴ موثّقه ایّوب بن
1.الموافقات: ج۴ ص۱۶ _ ۱۷، المنار : ج۳ ص۱۴۱، السنّـة و مکانتها فی التشریع الإسلامی: ص۱۸۵.
2.میراث حدیث شیعه: ج۵ ص۲۷۵.
3.الوافیة: ص۱۴۰ _ ۱۴۱، فرائد الاُصول: ج۱ ص۲۴۴ _ ۲۴۷، کفایة الاُصول: ج۲ ص۲۹۵، نهایة الأفكار : ج۱ ص۵۴۸ و ج۲ ص۱۰۶، فوائد الاُصول: ج۳ ص۱۶۲، البیان: ص۲۸۳، المیزان: ج۳ ص۷۶، دروس فی اُصول الإمامیّة: ص۲۸۸، تحریرات فی الاُصول: ج۴ ص۴۳۴ _ ۴۳۵.
4.الوافیة: ص۱۴۰، فرائد الاُصول: ج۱ ص۲۴۳، تحریرات فی الاُصول: ج۴ ص۴۳۴ _ ۴۳۵.