117
عرضۀ حدیث بر قرآن

کاستی چهارم، این است که قطع و یقین مدّعا در این برهان، بر مقدّمات اجتهادی استوار است، نه یقین فطری عمومی. از این رو، دست کم، مقدّمات آن می‌تواند محلّ آرای دیگر واقع شود.

ب. دلیل روایی

بر تحریف‌ناپذیری قرآن به احادیث عرض (عرضه)، حدیث ثقلین، روایات مراجعه به قرآن در فتنه‌ها و روایات تلاوت سوره کامل در نمازها استدلال شده است. مهم‌ترین آنها حدیث ثقلین و احادیث عرض اند که به آنها اشاره می‌شود.

۱. احادیث عرض

روایات نام‌بردار به عرض (عرضه)، کم و بیش در متون روایی شیعه و اهل سنّت از طرق مختلف ذکر شده‌اند: «ما أتاکم عنّا من حدیث لا یصدقه کتاب الله فهو باطل»۱و «کلّ حدیث لا یوافق کتاب الله فهو زخرف».۲به موجب این احادیث، روایات را باید بر قرآن عرضه کرد. موارد ناساز را کنار زد و موارد همساز را اختیار نمود، چنان که قرآن، معیار ارزیابی احادیث به هنگام اختلاف و تعارض نیز ذکر شده است. از این روایات، کم و بیش بر تحریف‌ناپذیری قرآن استدلال شده است؛۳ زیرا در فرض تحریف‌پذیری، عرضه حدیث بر قرآن، بدون فایده می‌شود و تمییز صدق از کذب و حق از باطل و فصل الخطاب بودن آن در اختلافات و تعارضات حاصل نمی‌شود. اشکال این دسته از روایات، این است که توسعه گستره آنها به کلّ قرآن، تردیدپذیر است؛ زیرا احتمال دارد محدود به آیات احکام۴ یا محدود به فزونی و کاستی مؤثّر در معانی دیگر آیات و یا حدّ اکثر در قلمرو مفاد احادیث باشد.۵

1.بحار الأنوار : ج۲ ص۲۴۲.

2.الکافی: ج۱ ص۶۹.

3.التبیان: ج۱ ص۳، الصافی: ج۱ ص۵۲ _ ۵۳، نفحات الرحمن: ج۱ ص۱۵، المیزان: ج۱۲ ص۱۰۹، البیان: ص۲۳۵، الفرقان: ج۱ ص۴۳ _ ۴۴.

4.التبیان: ج۱ ص۳، المیزان: ج۱۲ ص۱۰۸.

5.مبانی کلامی اجتهاد: ص۶۸.


عرضۀ حدیث بر قرآن
116

دارد. پس در قرآن، تحریفی که سبب سلب صفات قرآن شود، راه نیافته است. نیز اگر فرض شود که چیزی هم از قرآن ساقط شده و یا تغییری در اعراب یا حرف یا ترتیب آن روی داده است، باید به گونه‌ای باشد که در هیچ یک از اوصاف پیش‌گفته نظیر : اعجاز و هماهنگی آیات و هدایتگری، نور و ذکر بودن و سیطره قرآن بر سایر کتاب‌های آسمانی و سایر صفات، تأثیری نگذاشته باشد، نظیر ساقط شدن یک آیه تکراری یا اختلاف در نقطه یا اعراب و نظایر آن.۱

این استدلال نیز تمام نیست و کاستی‌ها و اشکالات یاد شده را برطرف نمی‌کند؛ زیرا چهار کاستی در این برهان دیده می‌شود:

کاستی نخست _ که مهم‌ترین نیز هست _ ، آن است که این برهان با فرض تمام بودن آن، دلالت می‌کند که نزول قرآن تا امروز، قرآن تحریف نشده است؛ ولی نسبت به آینده ساکت است. به عبارت دیگر، این برهان بر عدم وقوع تحریف دلالت می‌کند، نه بر تحریف‌ناپذیری.

کاستی دوم، مسئله دور است. به قول یکی از شاگردان این مفسّر، در این استدلال، دور رقیقی پنهان است؛ زیرا به موجب این برهان، مدّعا در پیراستگی قرآن از تحریف، این است که این قرآن، همان قرآنی است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله فرود آمده است و دلیل بر این مدّعا آن است که این قرآن دارای ادّعاهای خاص و نشانه‌های ویژه‌ای است که با دعاوی اوّلی قرآن هماهنگ است. این چیزی نیست، مگر یکی بودن شاهد و مدّعا. پیداست که این دلیل برای اثبات مدّعا بسنده نیست؛ زیرا احتمال دارد که قرآن موجود در دوره نبوّت، در بر گیرنده ادّعاها و شواهدی دیگر مطابق با آن ادّعاها بوده و از قرآن موجود، حذف شده باشد.

کاستی سوم، آن است که این برهان، یک بیان کلّی است. به موجب این بیان، تحریف به دو دسته مؤثّر و غیر مؤثّر در اوصاف عمومی قرآن تقسیم می‌شود. با این معیار می‌توان تحریف به کاستی و فزونی زیاد در قرآن را نفی کرد؛ امّا احتمال فزونی یا کاستی کم، قابل نفی نیست. به عبارت دیگر، این برهان در تشخیص صغرا کارایی کامل ندارد.

1.المیزان: ج۱۲ ص۱۰۵ _ ۱۰۷.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18828
صفحه از 312
پرینت  ارسال به