اجتهادی، «باطل» به معنای تحریف به فزونی و کاستی نیامده است. در برخی از این تفاسیر، پنج قول در معنای باطل در این آیه، ذکر شده است و تحریف، هیچ یک از آنها نیست.۱ در این تفاسیر، «باطل» به معنای: عدم وجود تناقض در مفاهیم، عدم مشابهت قرآن با گفتار پیش از خود و پس از خود، نقض نشدن با علوم جدید یا حقایق کتابهای پیشین، عدم تعارض با اکتشافات علمی در آینده و حق بودن همه آموزههای آن در جنبه عقیده، شریعت و اخبار و جز آن، آمده است.
با این وجود، شیخ طوسی و زمخشری در ذیل آیه حفظ در سوره حجر و جای دیگر در موضوع تحریفناپذیری قرآن، به آیه نفی باطل اشاره کردهاند.۲ برای مثال، عبارت شیخ طوسی، چنین است: «قتاده میگوید: یعنی قرآن را از زیادت و نقصان حفظ میکنیم و نظیر آن است سخن خداوند: (لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یَدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ) ۳». به موجب این عبارت، گویا آنان اشاره یاد شده را کافی دانسته و از تکرار آن در آیه نفی باطل، خودداری کردهاند.
در برابر این تفسیر، تفسیر موسّع باطل قرار دارد که شامل تحریف میشود. در میان پیشینیان صاحب این تفسیر، طبرسی، فخر رازی و فیض کاشانی شایان ذکرند. آنان در ذیل آیه حفظ در سوره حجر و در ذیل آیه نفی باطل در سوره فصّلت به دلالت مشترک دو آیه اشاره کردهاند.۴
در توضیح و توجیه انطباق باطل بر قرآن، برخی به ترکیب عبارت «لا یأتیه الباطل» استناد کردهاند. به موجب این ترکیب، نهی در آیه به طبیعت باطل تعلّق گرفته است و نهی وقتی به طبیعت تعلّق میگیرد، مفید عموم است، یعنی هر آنچه قرآن را باطل نماید و بی گمان، تحریف، از افراد باطل است.۵
1.معانی القرآن: ج۳ص۱۹، إعراب القرآن، نحّاس: ج۴ ص۴۵، التبیان: ج۹ ص۱۳۱ _ ۱۳۲، الكشّاف عن حقائق التنزیل: ج۳ ص۴۵۵، فصل الخطاب: ص۳۴۱ _ ۳۴۲، روح المعانی: ج۱۲ص۳۷۹، الأمثل: ج۱۵ص۴۲۰، تفسیر الکاشف: ج۶ ص۴۹۸.
2.التبیان: ج۶ ص۳۲۰، الكشّاف عن حقائق التنزیل: ج۱ ص۶۱۸.
3.التبیان: ج۶ ص۳۲۰.
4.مجمع البیان: ج۶ ص۱۰۵ و ج۹ ص۲۷، التفسیر الکبیر : ج۱۴ ص۱۳۲ و ج۱۰ ص۱۶۹، الصافی: ج۱ ص۵۱.
5.البیان: ص۲۱۰، الفرقان: ج۲۶ص۹۰، المیزان: ج۱۷ص۳۹۸، نزاهت قرآن از تحریف: ص۶۷ _ ۶۸.