113
عرضۀ حدیث بر قرآن

محفوظ، قرآن موجود در میان مردم باشد، نه قرآن موجود در نزد امام زمان و لوح محفوظ (چرا که آن دو در دسترس مردم قرار ندارند و بدین جهت نمی‌توانند نقش هدایتی ایفا کنند) و نیز روایات موسوم به عرض که ادّعای تواتر آنها شده و در آنها قرآن، میزان و وسیله پالایش احادیث، یاد شده است و پیداست که این قرآن نمی‌تواند قرآن به دور از استفاده مردم باشد.

مراد از حفظ، می‌تواند حفظ الفاظ از تحریف و حفظ محتوا از مواجهه با اشکال مخالفان و هر گونه شبهه بنیان‌افکن باشد، اگر چه گویا در قرآن در مورد حفظ محتوایی قرآن از الفاظ: «حکیم»، «حق» و امثال آن استفاده شده، امّا حفظ اجمالی به گونه‌ای که اشاره شد، نمی‌تواند مراد باشد؛ زیرا این حفظ، با رسالت قرآن، چندان سازگار نیست.

احتمال دیگر در مورد آیه حفظ، این است که گستره حفظ، تمام قرآن نیست؛ بلکه از آغاز قرآن تا سوره حجر (در بر دارنده آیه حفظ) است. به نظر می‌رسد این احتمال، چندان جدّی نباشد؛ چرا که لسان آیه مطلق است و همه آیات قرآن را شامل می‌شود و نظیر آن در قرآن وجود دارد، از جمله آیه: (لا یَمَسُّهُ إِلّا الْمُطَهَّرُونَ).۱ گویا این آیات به حقیقت قرآن ناظر هستند و لذا همه آیات قرآن را فرا می‌گیرند.

آیه نفی باطل: (وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزیزٌ * لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یَدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزیلٌ مِنْ حَکیمٍ حَمیدٍ؛۲ در حقیقت، این کتابی است شکست‌ناپذیر که هیچ گونه باطلی نه پیش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمی‌آید و از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش، نازل شده است).

استدلال بر تحریف‌ناپذیری قرآن از این آیه، به سان آیه حفظ، معروف نیست. به موجب برخی روایات تفسیری از امام باقر علیه السلام، «لا یأتیه الباطل» به معنای راه نیافتن باطل از جانب تورات یا انجیل یا زبور یا آمدن کتابی پس از آن۳ و یا گزارش‌دهی قرآن از گذشته یا آینده۴ آمده است. در اقوال تفسیری برخی صحابه و تابعیان و نیز بسیاری از تفاسیر

1.واقعه: آیۀ ۷۹.

2.فصّلت: آیۀ ۴۱ _ ۴۲.

3.تفسیر القمّی: ج۲ ص۲۶۶.

4.مجمع البیان: ج۹ ص۲۴.


عرضۀ حدیث بر قرآن
112

وجود دارد که دلالت آن را بر محفوظ ماندن قرآن آشکار می‌سازد. مهم‌ترین این ویژگی‌ها، اسلوب بیان و شیوه گفتاری است که در آن از ضمایر و ترکیب جمع و تکرار آنها استفاده شده است. این شیوه بیان، هم در صدر آیه است و هم در ذیل آن که گویا ناظر به دو مطلب است. برخی بر آن اند که به قرینه موارد مشابه در قرآن، این شیوه گفتاری نشان از اهمّیت موضوع و نفی احتمال خلاف دارد، چنان که عبارت «حافظون» به صیغه اسم فاعل که در مورد خدا کارکرد صفت مشبّهه دارد، بر استمرار و دوام دلالت می‌نماید.۱

البتّه این استدلال، آن گاه تمام است که مراد از «ذکر»، قرآن باشد نه پیامبر۲ و مراد از حفظ، حفظ الفاظ آیات باشد نه حفظ معنوی و محتوایی و مراد از حفظ لفظی، حفظ قرآن موجود باشد نه حفظ اجمالی مانند قرآن موجود در نزد امام زمان یا موجود در لوح محفوظ۳ و مراد از حفظ قرآن، همه قرآن باشد نه تا سوره حجر.

در این باره باید گفت که به قرینه بافت درونی آیه و پیرامون آن، مراد از «ذکر» در این آیه می‌تواند قرآن باشد؛ زیرا در آیه پیشین که سخن تمسخرآمیز مشرکان در باره پیامبر صلی الله علیه و آله بازتاب یافته، بر قرآن، «ذکر» اطلاق شده است: (وَ قالُوا یا أیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ إِنَّک لَمَجْنُونٌ) ۴. به موجب این قرینه، الف و لام در «الذکر» در آیه حفظ، الف و لام عهد می‌تواند باشد. در خود این آیه، عبارت «نزّلنا» آمده که به قرینه موارد مشابه آن در قرآن، با قرآن مناسب است، چنان که در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله عبارت «أرسلنا» مناسبت دارد. به علاوه در آیات زیادی، «ذکر» بر قرآن اطلاق شده است۵.۶

به موجب دست کم دو قرینه، مراد از قرآن در این آیه، قرآن مکتوب و ملفوظ در میان مردم است: یکی رسالت هدایتگری قرآن که در قرآن از آن یاد شده و اقتضا دارد که قرآن

1.الکشّاف: ج۳ ص۱۰۳ _ ۱۰۴، نزاهت قرآن از تحریف: ص۵۰.

2.معانی القرآن: ج۲ ص۸۵، فصل الخطاب: ص۳۶۰.

3.فصل الخطاب: ص۳۶۰.

4.حجر: آیۀ ۶.

5.ص: آیۀ ۸۷، یوسف: آیۀ ۱۰۹.

6.التبیان: ج۳ص۴۷۰، مجمع البیان: ج۶ص۱۰۵ و ج۱۰ص۳۱۱، الجامع لأحکام القرآن: ج۱ص۸۴ _ ۸۵، الصافی: ج۱ ص۵۳، کنز الدقائق: ج۲ ص۶۲، آلاء الرحمن: ج۱ص۴، روح المعانی: ج۱ص۳۳، نفحات الرحمن: ج۱ص۱۵ _ ۱۶، المیزان: ج۱۲ص۱۰۶، البیان: ص۲۲۶ _ ۲۲۷، الفرقان: ج۱ص۲۷ و ۴۲ _ ۴۴، نزاهت قرآن از تحریف: ص۵۱ _ ۵۲.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 19010
صفحه از 312
پرینت  ارسال به