107
عرضۀ حدیث بر قرآن

مطلب دیگر در باره این احادیث، آن است که حدیث ائمّه علیهم السلام نمی‌تواند صعب مستصعب به معنایی باشد که در ابتدا اشاره شد. به عبارت دیگر، بنا به ظاهر این روایات، حدیث ائمّه علیهم السلام و یا دست کم بر اساس برخی تأمّلات، احادیث ناظر به فضائل و مقامات و یا مسائل کلامی و اعتقادی، با قلب همخوانی ندارند و قلب از آنها بیزاری می‌جوید و راه انکار را در پیش می‌گیرد. با وجود این، نمی‌توان آنها را کنار زد؛ بلکه باید آنها را اجمالاً پذیرفت و به آنها ایمان داشت، در حالی که این دیدگاه (پذیرش)، با سایر احادیث ائمّه علیهم السلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و نیز فلسفه وجودی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمّه علیهم السلام سازگاری ندارد. به موجب روایات فراوانی، حدیث نمی‌تواند مخالف قرآن باشد، چنان که معروف است که نمی‌تواند مخالف عقل باشد. در نتیجه احادیث باب «حدیث صعب مستصعب» در صورتی می‌توانند کنار گذاشته نشوند که مخالف با قرآن، سنّت و عقل نباشند؛ مخالفتی که خارج از چارچوب جمع عرفی باشد. از امام صادق علیه السلام روایت شده که: «کلّ حدیث لا یوافق کتاب الله فهو زخرف» و «ما جاءکم عنّی یخالف کتاب الله فلم أقله».


عرضۀ حدیث بر قرآن
106

عوام بر حذر داشته‌اند، چنان که موسی بن جعفر علیه السلام به یونس بن عبد الرحمان متذکّر شده که با کسانی که او را به کفر و زندیق متّهم می‌کنند، مدارا کند؛ زیرا کلام ایشان به آنان دقیق و فهم آن برایشان دشوار است. بو علی سینا نیز در آغاز و پایان کتاب الإشارت بر این مطلب تأکید کرده است. سرّ این کار، آن است که وهم در کنار عقل در همه مسائل حضور دارد و جداسازی این دو برای همگان میسور نیست. تنها کسانی می‌توانند وهم را از عقل تشخیص دهند که در این کار، تمرین داشته و ریاضت و سختی متحمّل شده باشند. کلام امام علیه السلام به همین نکته اشاره دارد که فرمود: کسی که خدا قلب او را با ایمان آزموده است، سخن معصوم را درک می‌کند و به او ایمان می‌آورد. جهت دیگر نیز اختلاف استعدادها و توانایی‌های افراد است که نمی‌توان به آسانی در آن تردید کرد.۱

حدیث دوم و چهارم با سایر احادیث این باب در جهاتی همخوانی ندارند. در حدیث دوم، دایره حدیث صعب مستصعب از محدوده ائمّه علیهم السلام به نزدیکان و یاران آنها تسرّی پیدا کرده است. به موجب این روایت، کلام سلمان فارسی نیز چنین است. در حدیث چهارم، حدیث ائمّه علیهم السلام که الهام گرفته از اسرار و علوم خاصّ الهی است، برای ملک مقرّب و نبیّ مرسل و مؤمن آزموده نیز قابل فهم و درک نیست. این مطلب، درست در برابر سایر متون احادیث این باب قرار دارد. در حدیث پنجم، این ناهمخوانی در متن خود حدیث _ که بسیار شگفت‌آور و غیر قابل قبول از جهت عقل و نقل می‌نماید _ ، به گونه سؤال از امام علیه السلام مطرح شده است. امام علیه السلام با پذیرش ضمنی این ناهمخوانی و نامعقولی، «تحمّل» را به معنای «انتقال» دانسته است. به موجب این معنا ملک مقرّب و نبیّ مرسل و...، تنها این احادیث را به دیگران منتقل می‌کنند. این معنا از «تحمّل» با معنایی که از آن در سایر احادیث این باب می‌شود، متفاوت است. مطلب دیگر، آن است که در این حدیث، نبیّ مرسل، به صورت مطلق آمده و رسول اسلام را نیز شامل می‌شود، در حالی که رسول اسلام، مقدّم بر ائمّه علیهم السلام و اصل و اساس آنان است. از این رو لازم است که تأویلات مختلفی در این روایات صورت گیرد.

1.شرح اُصول الکافی: ج۷ ص۳ _ ۴.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 18984
صفحه از 312
پرینت  ارسال به