103
عرضۀ حدیث بر قرآن

در حدیث چهارم، امام صادق علیه السلام سوگند یاد کرده که نزد آنان(ائمّه)، سرّی از اسرار خدا و علمی از علم الله است. در این حدیث آمده است: «این سِر و علم را مَلَک مقرّب و نبیّ مرسل و مؤمن آزموده نمی‌توانند تحمّل کنند. سوگند به خدا که خدا هیچ کس را غیر از ما به این سِر و علم، مکلّف نکرده است. خدا از ما خواسته که آن را ابلاغ کنیم. ما موضع و اهل و حاملان این دانش و سِر را پیدا نکردیم تا این که خدا برای این منظور، اقوامی‌ را از طینت و گل و نور محمّد و خاندان و ذریّه او آفرید. پس از آن، ما دستور خدا را ابلاغ کردیم و آنان آن را پذیرفتند و حمل کردند. ذکر ما به آنان ابلاغ شد و قلوب آنان نسبت به معرفت و حدیث ما تمایل پیدا کرد».۱

در حدیث پنجم، امام حسن عسکری علیه السلام در توضیح کلام امام صادق علیه السلام در حدیث اخیر، می‌فرماید که مراد، این است که مَلَک، آن را تحمّل نمی‌کند تا این که آن را به ملک دیگری بسپارد و نبی نیز آن را تحمّل نمی‌کند تا این که آن را به نبیّ دیگری بدهد و همچنین است بنده مؤمن.۲

ظاهر لسان این روایات بویژه صدر آنها، این است که اطلاق دارند و همه احادیث در همه زمینه‌ها از جمله: کلام، فضایل و مقامات ائمّه علیهم السلام، احکام و اخلاق را شامل می‌شوند. البتّه با کمی تأمّل، پیداست که این اطلاق، بدوی است و نمی‌تواند دوام داشته باشد؛ زیرا احادیث فقهی و اخلاقی، ناظر به عمل اند و چون همه مکلّفان را فرا می‌گیرند، باید برای مردم روشن باشند و در فهم آنها هیچ گونه ابهام و دشواری لفظی و معنایی وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر باید به شیوه متعارف در گفتار و تفهیم، بیان شده باشند. در غیر این صورت، اغرا به جهل و تکلیف ما لا یُطاق لازم می‌آید. بنا بر این، این احادیث، شامل احادیث فقهی و اخلاقی نمی‌شوند.

امّا احادیث ناظر به فضایل و مقامات ائمّه علیهم السلام و اعتقادات و مسائل کلامی می‌توانند چنین باشند؛ یعنی همان طور که در قرآن، ظاهر و باطن، محکم و متشابه و مجمل و مفسّر وجود دارد، این احادیث نیز می‌توانند چنین باشند. نیز چنان که قرآن دارای

1.الكافی: ج۱ ص۴۰۱ _ ۴۰۳.

2.الکافی: ج۱ ص۴۰۱ _ ۴۰۳.


عرضۀ حدیث بر قرآن
102

دیگر، آن که رسالت عمده رسول صلی الله علیه و آله و امام علیه السلام، ابلاغ احکام و تحصیل انتظام دنیا و آخرت است. این فایده تنها از طریق مخاطبه و افهام آنان تحقّق پیدا می‌کند. پیداست که تحقّق این نیز آن گاه است که به شیوه قابل فهم و با اصطلاحات متعارف و آشنا برای آنها، انجام گیرد.

دیگر، این که با تتبّع در احادیث معصومان، آشکار می‌شود که آنها با زبان متعارف مخاطبان، صادر شده‌اند و چهارم، این که این، مسئله‌ای اجماعی است و نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در بین همه ملّت‌هاست.۱

با این وجود، در کتاب حدیثی اصول الکافی تحت عنوان: «فی ما جاء أنّ حدیثهم صعب مستصعب»، پنج روایت نقل شده که به موجب ظاهر آنها، گویا زبان احادیث، زبان متعارف نیست. این روایات با اسناد کامل از امام باقر علیه السلام، امام صادق علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام اند. در این روایات، احادیث آل محمّد صلی الله علیه و آله، «صعب مستصعب» توصیف شده‌اند.

در روایت، امام باقر علیه السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده که: حدیث آل محمّد، صعب مستصعب است و به آن ایمان نمی‌آورد، مگر مَلَک مقرّب یا نبیّ مُرسل یا بنده‌ای که خدا قلب او را برای ایمان آزموده است. بنا بر این، هر حدیثی که به شما می‌رسد، اگر با قلوب شما همخوان بود و شما آن را شناختید، آن را بپذیرید و حدیثی را که همخوانی با قلب شما نداشت و از آن بیزار بود و آن را انکار کرد، آن را به رسول و عالِم آل محمّد بسپارید و کسی که چنین حدیثی را انکار کند، به تحقیق، هلاک شده است.

در روایتی دیگر، امام صادق علیه السلام در نزد جدّش از تقیّه یاد کرد. امام زین العابدین علیه السلام متذکّر شد که: به خدا سوگند، اگر ابو ذر به آنچه در قلب سلمان است، علم می‌داشت، او را می‌کشت. علم علما، صعب مستصعب است و آن را غیر از نبیّ مرسل یا ملک مقرّب یا بنده مؤمن که خدا ایمان او را آزموده است، نمی‌تواند تحمّل کند.

در حدیث سوم، امام صادق علیه السلام با توصیف حدیث آل محمّد علیهم السلام به «صعب مستصعب»، آورده که آن را غیر از سینه‌های نورانی یا قلب‌های سالم یا اخلاق حسن، نمی‌تواند تحمّل نماید.

1.الفوائد الحائریّـة: ص ۱۰۵ _ ۱۰۶.

  • نام منبع :
    عرضۀ حدیث بر قرآن
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی احمدی نورآبادی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20125
صفحه از 312
پرینت  ارسال به