823
علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)

۱۸۷۴. معانى الأخبار- به نقل از حمزة بن حمران - : شنيدم امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد : «هركس با دانشش نان بخورد ، نادار مى‏شود» .
گفتم : فدايت شوم ! در ميان پيروان و دوستداران شما گروهى هستند كه دانش شما را مى‏گيرند و اين سو و آن سو مى‏برند و در ميان پيروانتان پخش مى‏كنند و متقابلاً ، آنها نيز از نيكى و جايزه و اكرام ، فروگذار نمى‏كنند .
فرمود : «اينان ، نانخورِ دانش نيستند . نانخورِ دانش ، كسى است كه بدون آگاهى و هدايت خداوند عزّ و جلّ و به طمع كالاى پَست دنيا ، فتوا مى‏دهد تا حق را باطل كند» .

۱۸۷۵. الكافى‏- به نقل از فضل بن ابى قرّه - : به امام صادق عليه السلام گفتم : مى‏گويند : درآمد آموزگار ، حرام است .
فرمود : «دشمنان خدا ، دروغ مى‏گويند . مى‏خواهند كه قرآن را نياموزند . اگر مردى [ برابر] ديه فرزندش را به آموزگار بدهد ، براى آموزگار ، حلال است» .

۱۸۷۶. الكافى‏- به نقل از حَسّان معلّم - : از امام صادق عليه السلام درباره آموزش پرسيدم . فرمود : «براى آموزش ، مزد مگير» .
گفتم : براى شعر و نامه‏ها و مشابه آن مى‏توان شرط كرد؟
فرمود : «آرى ؛ پس از آن كه به كودكان در آموزش ، يكسان بنگرى و برخى را بر برخى ديگر ، برترى نبخشى» .۱

1.علّامه محمّد باقر مجلسى در مرآة العقول مى‏گويد: اين يكسان‏نگرى ، مستحب است. علّامه حلّى در كتاب تحرير القواعد گفته است: سزاست كه آموزگار، در كار آموزش، ميان كودكان، برابر رفتار كند و به طور مساوى آنان را مؤاخذه نمايد و اين البته در هنگامى است كه براى آموزش عمومى و براى همه آنها استخدام شده باشد، خواه اُجرت يك‏يك آنها با هم برابر باشد و خواه متفاوت ؛ امّا اگر براى آموزش خصوصى به كار گرفته شده است، به حسب هر آنچه قرارداد كرده‏اند ، مى‏تواند در آموزش آنها تفاوت قائل شود .


علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
822

۱۸۷۴. معاني الأخبار عن حمزة بن حمران : سَمِعتُ أبا عَبدِاللَّهِ عليه السلام يَقولُ : مَنِ استَأكَلَ بِعِلمِهِ افتَقَرَ .
فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنَّ في شيعَتِكَ ومُواليكَ قَوماً يَتَحَمَّلونَ‏عُلومَكُم ويَبُثّونَها في شيعَتِكُم ، فَلا يَعدَمونَ عَلى‏ ذلِكَ مِنهُمُ البِرَّ ، وَالصِّلَةَ ، وَالإِكرامَ !
فَقالَ عليه السلام : لَيسَ اُولئِكَ بِمُستَأكِلينَ ، إنَّمَا المُستَأكِلُ بِعِلمِهِ الَّذي يُفتي بِغَيرِ عِلمٍ ولا هُدًى مِنَ اللَّهِ عزّ و جلّ ؛ لِيُبطِلَ بِهِ الحُقوقَ طَمَعاً في حُطامِ الدُّنيا.۱

۱۸۷۵. الكافي عن الفضل بن أبي قرّة : قُلتُ لِأَبي عَبدِاللَّهِ عليه السلام : هؤُلاءِ يَقولونَ: إنَّ كَسبَ المُعَلِّمِ سُحتٌ .
فَقالَ : كَذَبوا أعداءُ اللَّهِ ، إنَّما أرادوا أن لا يُعَلِّمُوا القُرآنَ ، لَو أنَّ المُعَلِّمَ أعطاهُ رَجُلٌ دِيَةَ وَلَدِهِ لَكانَ لِلمُعَلِّمِ مُباحاً.۲

۱۸۷۶. الكافي عن حسّان المعلّم : سَأَلتُ أبا عَبدِاللَّهِ عليه السلام عَنِ التَّعليمِ .
فَقالَ : لا تَأخذ عَلَى التَّعليمِ أجراً .
قُلتُ : الشِّعرُ وَالرَّسائِلُ وما أشبَهَ ذلِكَ اُشارِطُ عَلَيهِ؟
قالَ : نَعَم ، بَعدَ أن يَكونَ الصِّبيانُ عِندَكَ سَواءً۳ فِي التَّعليمِ لا تُفَضِّلُ بَعضَهُم عَلى‏ بَعضٍ.۴

1.معاني الأخبار : ص ۱۸۱ ح ۱ ، بحارالأنوار : ج ۲ ص ۱۱۷ ح ۱۴ .

2.الكافي : ج ۵ ص ۱۲۱ ح ۲ ، تهذيب الأحكام: ج ۶ ص ۳۶۵ ح ۱۰۴۶ ، الاستبصار: ج ۳ ص ۶۵ ح ۲۱۶ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۱۶۳ ح ۳۵۹۷ .

3.قوله عليه السلام «سواء» حمل على الاستحباب ، قال في التحرير : ينبغي للمعلّم التسوية بين الصبيان في التعليم ، والأخذ عليهم إذا استؤجر لتعليم الجميع على الإطلاق ، تفاوتت اُجرتهم أو اتّفقت ، ولو آجر نفسه لبعضهم لتعليمٍ مخصوص جاز التفضيل بحسب ما وقع العقد عليه (مرآة العقول : ج ۱۹ ص ۸۲) .

4.الكافي : ج ۵ ص ۱۲۱ ح ۱ ، تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۳۶۴ ح ۱۰۴۵ ، الاستبصار : ج ۳ ص ۶۵ ح ۲۱۴ .

  • نام منبع :
    علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: رضا برنجکار، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17947
صفحه از 973
پرینت  ارسال به