13
علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)

و به عبارت ديگر

«قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ؟ !۱

آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسان‏اند ».

امام على عليه السلام درباره اين نور و مهم‏ترين خواص آن ، كه رساندن انسان به مقصد اعلاى انسانيت است ، مى‏فرمايد كه صاحب چنين نورى :
قَد أحيا بعَقلِهِ ، وأماتَ نَفسَهُ ، حَتّى‏ دَقَّ جَليلُهُ ، ولَطُفَ غَليظُهُ ، وبَرَقَ لَهُ لامِعٌ كَثيرُ البَرقِ ، فَأبانَ لَهُ الطَّريقَ ، وسَلَكَ بِهِ السَّبيلَ ، وتَدافَعَتهُ الأبوابُ إلى‏ بابِ السَّلامَةِ ، ودارِ الإقامَةِ ، وثَبَتَت رِجلاهُ بِطُمَأنينَةِ بَدَنِهِ في قَرارِ الأمنِ وَالرّاحَةِ ، بِمَا استَعمَلَ قَلبَهُ ، وأرضى‏ رَبَّهُ .۲
عقلش را زنده داشته و نفسش را كشته است ، تا آن‏جا كه درشتى‏هايش خُرد ، و خشونت‏هايش نرم شده ، و نورى پُرفروغ برايش درخشيدن گرفته است كه شاه‏راه توحيد را روشن مى‏سازد و در پرتوش راه پيموده مى‏شود . بدين سان ، درها يكى پس از ديگرى ، او را به آستانِ سلامت مطلق و براى اقامت جاويد ، مى‏راند و ثابت‏قدم و استوار در جايگاه امنيت و آسايش ثبات مى‏يابد؛ زيرا كه او قلب خود را به كار گرفت و پروردگارش را خشنود كرد .

يات و احاديثى كه نورانيت انسان را مقدّمه حركت صحيح او در جامعه و به سوى كمال مطلق مى‏دانند ، و يا دانش را به نور تفسير مى‏كنند ، و يا دانش را ملازم با ايمان به خدا و رسالت انبياى الهى ، و همراه با صفات پسنديده و اعمال شايسته مى‏دانند ، در واقع ، جوهر و حقيقت دانش را توضيح مى‏دهند . دليل اين كه اين نور را مغز دانش و همه دانش‏هاى رسمى را پوسته دانش مى‏شماريم ، آن

1.زمر : آيه ۹.

2.نهج البلاغة : خطبه ۲۲۰ ؛ بحارالأنوار : ج ۶۹ ص ۳۱۶ ح ۳۴ .


علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
12

فقط پس از آن‏كه دانش برايشان حاصل آمد ، راه تفرقه پيمودند».

و يا

« وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَبَ إِلَّا مِن‏م بَعْدِ مَا جَآءَهُمُ الْعِلْمُ .۱

كسانى كه كتابِ آسمانى به آنان داده شده ، با يكديگر به اختلاف نپرداختند ، مگر پس از آن كه دانش براى آنان حاصل آمد» .

سخن از ظاهر و پوسته دانش است .

در اين جا اين سؤال مطرح مى‏شود كه حقيقت دانش چيست؟ و چگونه مى‏توان حقيقت دانش را از ظاهر و پوسته آن تميز داد؟ و چگونه مى‏توان آن را به دست آورد؟

حقيقت «دانش»

حقيقت دانش ، نورى است كه در پرتو آن ، انسان ، جهان را آن گونه كه هست ، مى‏بيند و جايگاه خود را در هستى مى‏يابد . نور دانش ، مراتبى دارد كه بالاترين آن ، نه تنها انسان را با راه تكامل خود آشنا مى‏كند ؛ بلكه او را در اين مسير حركت مى‏دهد و به مقصد اعلاى انسانيّت مى‏رساند .

قرآن كريم ، با صراحت از اين نور سخن مى‏گويد :

«أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِى الظُّلُمَتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا ؟ !۲

آيا كسى كه مُرده‏دل بود و زنده‏اش كرديم و براى او نورى پديد آورديم ، تا در پرتو آن در ميان مردم برود ، چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكى‏هاست و از آن بيرون آمدنى نيست؟».

1.آل عمران : آيه ۱۹ .

2.انعام : آيه ۱۲۲ .

  • نام منبع :
    علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم)
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: رضا برنجکار، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 17487
صفحه از 973
پرینت  ارسال به