71
گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث

به اين كه مقام نبوّت، منزّه از سخن لغو يا معمّاگونه است، مسئله مهم در فقه الحديث و فهم سخن پيامبر خدا، تعيين مصداق خلفاى دوازده گانه‏اى است كه ايشان، آنان را به عنوان خلفاى شايسته خود، معرّفى نموده است ؟

از نگاه پيروان اهل بيت علیهم السّلام ، پاسخ اين سؤال، روشن است ؛ زيرا آنان بر اين باورند كه خلفاى دوازده گانه پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله، دوازده تن از اهل بيت علیهم السّلام ايشان اند كه اوّلين آنها امام على عليه‏السلام و آخرين آنها امام مهدى عليه‏السلام است كه هم‏اكنون، زنده است و روزى جهان را پُر از عدل و داد خواهد كرد.۱

محدّثان اهل سنّت با اين كه حديث جابر بن سَمُره را صحيح مى‏دانند، پاسخ روشنى براى تبيين مصاديق خلفاى دوازده‏گانه ندارند، تا آن جا كه ابن جوزى در كتاب كشف المشكل مى‏گويد:

اگر چه در باره اين حديث جستجوى بسيار كردم و در مورد آن سؤال نمودم، ليكن كسى را نيافتم كه مقصود [واقعى] آن را بداند.۲

مهلّب نيز چنين تصريح مى‏نمايد:

كسى را نيافتم كه به معناى حقيقى اين حديث، رسيده باشد.۳

همچنين ابن حجر، اجمالاً عدم فهم حديث ياد شده را تأييد مى‏كند.۴

البتّه عدّه‏اى از جمله افراد ياد شده خواسته‏اند كه ولو به صورت احتمال، مقصود از خلفاى دوازده‏گانه را بيان كنند ؛ ليكن با تأمّل در آنچه گفته‏اند، مشخّص مى‏گردد كه مدّعاى آنان، نه از حيث عدد و نه از حيث ويژگى‏ها با آنچه پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله فرموده، قابل انطباق نيست كه در اين جا به شمارى از آرا، اشاره مى‏كنيم.۵

1.. ر . ك : ص ۵۹ (بخش يكم / فصل ششم : احاديث در بر دارنده شمار امامان و نام‏هاى آن) .

2.. كشف المشكل : ج ۱ ص ۴۴۹ . نيز ، ر . ك : فتح البارى : ج ۱۳ ص ۲۱۲ .

3.. فتح البارى : ج ۱۳ ص ۲۱۱ .

4.. ر . ك : فتح البارى : ج ۱۳ ص ۲۱۲.

5.. براى آگاهى بيشتر، ر.ك: فتح البارى: ج۱۳ ص۲۱۱ ـ ۲۱۵ ؛ المسائل الخلافيّة : ص۱۵ ـ ۳۸ .


گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
70

دقّت و تأمّل در معناى واژه «خليفه»، خود، بيانگر اين معناست. خليفه به معناى جانشين است و جانشين، كسى است كه وظيفه شخص پيشين را به عهده دارد و جاى خالى او را پُر مى‏كند، و چون وظيفه اصلى و محورى پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله، هدايتگرى و راه‏نمونى مردمان به سوى رستگارى است، تنها، فردى شايستگى عنوان خلافت را خواهد داشت كه به بهترين وجه به هدايت مردمان بپردازد.

به همين دليل است كه پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله، مبلّغان دين را خلفاى خود شمرده است. در حديثى آمده است:

قال رسول اللّه‏ صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله: اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائى. قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ وَ مَن خُلَفاؤكَ؟ قالَ: الَّذينَ يَأتونَ مِن بَعدى يَروونَ حَديثى و سُنَّتى.۱

پيامبر خدا صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «خدايا! جانشينان مرا رحمت فرما». سؤال شد: جانشينان تو، چه كسانى اند؟ فرمود: «كسانى كه پس از من مى‏آيند و حديث و سنّت مرا روايت مى‏كنند».

حكومت، تنها وسيله و ابزارى بوده است كه پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله از آن استفاده كرده و هدف خويش را گسترش داده است. پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله چه حكومت داشته باشد يا آن را در اختيار نداشته باشد (همانند دوران سخت مكّه)، وظيفه خويش را به انجام رسانده است.

توجيهات و تأويلاتى كه به نقل از محقّقان حديثى اهل سنّت در پى مى‏آيد، نشان دهنده اين مطلب است كه آنان بدون توجّه به علّت غايى بعثت پيامبران، به معناى شايع «خليفه» توجّه كرده‏اند و در ميان حاكمان و قدرتمداران، به دنبال خليفه گشته‏اند. بديهى است كه حاكمان ظالم و خونريزى همانند يزيد و عبد الملك را نمى‏توان خليفه بزرگ‏ترين پيامبران الهى و خاتم آنان دانست.

بارى ! ترديدى نيست كه هدف پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله از اين سخن، معرّفى بهترين كسانى است كه پس از او شايستگى كامل را براى رهبرى امّت اسلامى دارند ؛ ليكن با عنايت

1.. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۴ ص ۴۲۰ ح ۵۹۱۹ .

  • نام منبع :
    گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20916
صفحه از 370
پرینت  ارسال به