فرمود: «تو مىگويى شيعه ما هستى و با اين حال نمىدانى كه روز و شب ما چگونه مىگذرد!؟ ما در ميان قوم خود، چونان بنى اسرائيل در ميان آل فرعون هستيم ؛ پسرانمان را مىكشند و زنانمان را زنده نگه مىدارند و بهترينِ افرادِ امّت پس از پيامبرش، بر روى منبرها لعن مىشود و مال و منال مىدهند تا او را دشنام گويند و حقوق دوستداران ما به واسطه علاقهشان به ما، ضايع مىگردد. قريش به اين دستاويز كه محمّد از آنهاست، خود را بر همه عربها برترى مىدهند ؛ حقّ ما را مىستانند و كمترين حقّى براى ما قائل نيستند. وارد شو. روز و شبِ ما در اين حال مىگذرد».۱
۴۲۹. كتاب من لا يحضره الفقيه ـ به نقل از ابو صلت عبد السلام بن صالح هِرَوى ـ: از امام رضا عليهالسلام شنيدم كه مىفرمايد: «به خدا سوگند، هيچ فردى از ما نيست، مگر اين كه كشته و شهيد مىشود».
گفته شد: اى پسر پيامبر خدا! چه كسى شما را خواهد كشت؟
فرمود: «بدترين خَلقِ خدا در زمان من. او مرا با زهر مىكشد و سپس در خانهاى محقّر و سرزمين غربت به خاك مىسپارد».۲
۴۳۰. امام عسكرى عليهالسلام: بنى اميّه و بنى عبّاس به دو دليل، شمشيرشان را بر ضدّ ما به كار گرفتند: يكى اين كه آنها خود مىدانستند كه خلافت، حقّ آنان نيست. از اين رو مىترسيدند
1.. دَخَلتُ عَلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليهالسلامفَقُلتُ : السَّلامُ عَلَيكُم ، كَيفَ أصبَحتُم رَحِمَكُمُ اللّهُ ؟ قالَ : أنتَ تَزعُمُ أنَّكَ لَناشيعَةٌ وأنتَ لا تَعرِفُ صَباحَنا ومَساءَنا !! أصبَحنا في قَومِنا بِمَنزِلَةِ بَني إسرائيلَ في آلِ فِرعَونَ ، يُذَبِّحونَ الأَبناءَ ويَستَحيونَ النِّساءَ ، وأصبَحَ خَيرُ البَرِيَّةِ بَعدَ نَبِيِّها صلّىاللهعليهوآله يُلعَنُ عَلَى المَنابِرِ ، ويُعطَى الفَضلُ وَالأَموالُ عَلى شَتمِهِ ، وأصبَحَ مَن يُحِبُّنا مَنقوصاً حَقُّهُ عَلى حُبِّهِ إيّانا، وأصبَحَت قُرَيشٌ تَفَضَّلُ عَلى جَميعِ العَرَبِ بِأَنَّ مُحَمَّدا صلّىاللهعليهوآله مِنهُم ، يَطلُبونَ بِحَقِّنا ولا يَعرِفونَ لَنا حَقّا . اُدخُل فَهذا صَباحُنا ومَساؤُنا جامع الأخبار : ص ۲۳۸ ح ۶۰۷ ، تفسير القمّى : ج ۲ ص ۱۳۴ .
2.. سَمِعتُ الرِّضا عليهالسلاميَقولُ : وَاللّهِ ، ما مِنّا إلاّ مَقتولٌ شَهيدٌ ، فَقيلَ لَهُ : فَمَن يَقتُلُكَ يَا بنَ رَسولِ اللّهِ ؟ قالَ : شَرُّ خَلقِ اللّهِفي زَماني ، يَقتُلُني بِالسَّمِّ ثُمَّ يَدفِنُني في دارٍ مُضَيَّقَةٍ وبِلادِ غُربَةٍ كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۵۸۵ ح ۳۱۹۲ ، عيون أخبار الرضا عليهالسلام : ج ۲ ص ۲۵۶ ح ۹ .