209
گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث

فرمود: «فرزندم! نخست همسايه و سپس [اهل] خانه».۱

۲۲۰. تاريخ الطبرى ـ به نقل از عبد اللّه‏ بن زبير، چون خبر شهادت امام حسين عليه‏السلام را شنيد ـ: هان! به خدا سوگند، او را كشتند ؛ كسى را كه در شب، زمانى دراز به عبادت مى‏ايستاد و در روز، فراوان روزه مى‏گرفت!۲

۲۲۱. تاريخ اليعقوبى: به على بن الحسين (زين العابدين) عليه‏السلام گفته شد: فرزندان پدر تو، چه اندك اند! فرمود: «شگفت از آن كه خودِ من، چگونه براى او زاده شدم! او در شبانه‏روز، هزار ركعت نماز مى‏گزارد. پس كِى به زنان مى‏رسيد؟!».۳

۲۲۲. امام صادق عليه‏السلام: على بن الحسين (زين العابدين) عليه‏السلام در عبادت، سختكوش بود، روزش را روزه مى‏داشت و شبش را به عبادت مى‏ايستاد. پس اين كار به پيكر او آسيب رساند. به او گفتم: اى پدر! اين همه تلاش براى چه؟ فرمود: «به درگاه خدايم اظهار محبّت مى‏كنم. شايد مرا به خود، نزديك كند».۴

۲۲۳. امام صادق عليه‏السلام: على بن الحسين عليه‏السلام هنگامى كه كتاب على عليه‏السلام را ستاند، در آن نگريست و فرمود: «چه كسى چنين توانى دارد؟ چه كسى چنين توانى دارد؟». على بن

1.. رَأَيتُ اُمّي فاطِمَةَ عليهاالسلام قامَت في مِحرابِها لَيلَةَ جُمعَتِها ، فَلَم تَزَل راكِعَةً ساجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمودُ الصُّبحِ ،وسَمِعتُها تَدعو لِلمُؤمِنينَ والمُؤمِناتِ وتُسَمّيهِم وتُكثِرُ الدُّعاءَ لَهُم ولا تَدعو لِنَفسِها بِشَيءٍ ، فَقُلتُ لَها : يا اُمّاه ، لِمَ لا تَدعينَ لِنَفسِكِ كَما تَدعينَ لِغَيرِكِ ؟ فَقالَت : يا بُنَيَّ ، الجارَ ثُمَّ الدّارَ علل الشرائع : ص ۱۸۲ ح ۱ ، دلائل الإمامة : ص ۱۵۲ ح ۶۵ .

2.. أمَا وَاللّهِ لَقَد قَتَلوهُ ! طَويلاً بِاللَّيلِ قِيامُهُ ، كَثيرا فِي النَّهارِ صِيامُهُ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۷۵ ، الكامل فىالتاريخ : ج ۲ ص ۵۸۵) .

3.. قيلَ لِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه‏السلام : ما أقَلَّ وُلدَ أبيكَ! قالَ : العَجَبُ كَيفَ وُلِدتُ لَهُ ، إنَّهُ كانَ يُصَلّي فِي اليَومِ وَاللَّيلَةِ ألفَرَكعَةٍ ، فَمَتى كانَ يَفرُغُ لِلنِّساءِ ؟ ! تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۴۷ ، فلاح السائل : ص ۴۷۰ ح ۳۱۹ .

4.. كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه‏السلام شَديدَ الاِجتِهادِ فِي العِبادَةِ ؛ نَهارَهُ صائِمٌ ، ولَيلَهُ قائِمٌ ، فَأَضَرَّ ذلِكَ بِجِسمِهِ ، فَقُلتُ لَهُ : ياأبَه ، كَم هذَا الدُّؤوبُ ؟ ! فَقالَ : أتَحَبَّبُ إلى رَبّي لَعَلَّهُ يُزلِفُني المناقب ، ابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۵۵ ، بحار الأنوار : ج ۴۶ ص ۹۱ ح ۷۸ .


گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
208

گزيده‏اى به خود مى‏پيچيد و مانند غم زدگان مى‏گريست و گويى هم‏اينك صداى او را مى‏شنوم كه مى‏گويد: «بار الها! بار الها!». به درگاه او زارى مى‏كرد و سپس خطاب به دنيا مى‏فرمود: «مرا مى‏فريبى، يا چشم به راه من هستى؟ دور است، دور ! ديگرى را بفريب. سه باره تو را طلاق داده‏ام. عمر تو كوتاه و محفلَت ناچيز است و خطرت به آسانى مى‏رسد. آه! آه! از كمىِ توشه و دورى سفر و وحشت راه».
اشك معاويه بى‏اختيار بر ريشش فرو ريخت و با آستينش آنها را خشك مى‏كرد و گريه، جماعت را گلوگير كرده بود. معاويه گفت: آرى، ابو الحسن چنين بود. اى ضرار! شور و عشقت نسبت بدو چگونه است؟
ضرار گفت: شور و عشق زنى كه تنها فرزندش را در دامانش سر ببرند، كه اشك از ديده‏اش بند نمى‏آيد و غمش آرام نمى‏گيرد.
سپس برخاست و بيرون رفت.۱

۲۱۹. امام حسن عليه‏السلام: مادرم فاطمه عليهاالسلام را در شب جمعه در محراب ديدم كه به عبادت ايستاده بود. او همچنان در ركوع بود تا روشنى بامداد بر آمد. شنيدم كه او به مردان و زنان مؤمن دعا مى‏كرد و آنها را نام مى‏بُرد و براى آنها فراوان دعا مى‏كرد، در حالى كه براى خود دعايى نمى‏كرد. به ايشان گفتم: مادرجان! چرا همان گونه كه براى ديگران دعا مى‏كنى، براى خود دعا نمى‏كنى؟

1.. دَخَلَ ضِرارُ بنُ ضَمرَةَ الكِنانِيُّ عَلى مُعاوِيَةَ ، فَقالَ لَهُ : صِف لي عَلِيّا ، فَقالَ : أوَ تُعفيني يا أميرَ المُؤمِنينَ ؟ قالَ : لااُعفيكَ . قالَ : أمّا إذ لابُدَّ ... فَأَشهَدُ بِاللّهِ لَقَد رَأَيتُهُ في بَعضِ مَواقِفِهِ وقَد أرخَى اللَّيلُ سُدولَهُ ، وغارَت نُجومُهُ ، يَميلُ في مِحرابِهِ قابِضاً عَلى لِحيَتِهِ ، يَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السَّليمِ ، ويَبكي بُكاءَ الحَزينِ ، فَكَأَنّي أسمَعُهُ الآنَ وهُوَ يَقولُ :
يا رَبَّنا يا رَبَّنا ـ يَتَضَرَّعُ إلَيهِ ـ ثُمَّ يَقولُ لِلدُّنيا : إلَيَّ تَغَرَّرتِ ؟ ! إلَيَّ تَشَوَّفتِ ؟ ! هَيهاتَ هَيهاتَ ، غُرّي غَيري ، قَد بَتَتُّكِ ثَلاثا ، فَعُمُرُكِ قَصيرٌ ، ومَجلِسُكِ حَقيرٌ ، وخَطَرُكِ يَسيرٌ ، آهِ آهِ مِن قِلَّةِ الزّادِ ، وبُعدِ السَّفَرِ ، ووَحشَةِ الطَّريقِ .
فَوَكَفَت دُموعُ مُعاوِيَةَ عَلى لِحيَتِهِ ما يَملِكُها ، وجَعَلَ يُنَشِّفُها بِكُمِّهِ وقَدِ اختَنَقَ القَومُ بِالبُكاءِ ، فَقالَ : كَذا كانَ أبُو الحَسَنِ ؛ كَيفَ وَجدُكَ عَلَيهِ يا ضِرارُ ؟ قالَ : وَجدُ مَن ذُبِحَ واحِدُها في حِجرِها ، لا ترَقَأُ دَمعَتُها ولا يَسكُنُ حُزنُها . ثُمَّ قامَ فَخَرَجَ حلية الأولياء : ج ۱ ص ۸۴ و ۸۵ ش ۴ ، الاستيعاب : ج ۳ ص ۲۰۹ ش ۱۸۷۵ .

  • نام منبع :
    گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21005
صفحه از 370
پرینت  ارسال به