مردى برخاست و گفت: گمان خير داريم و تو را مىبينيم كه چيرگى و توانايى يافتهاى. اگر ما را به كيفر رسانى، آن، مقتضاى جُرم ما خواهد بود و اگر در گذرى، پس در نزد خدا، گذشت، محبوبتر است.
على عليهالسلام فرمود: «از شما در گذشتم ؛ ليكن از فتنه بر كنار باشيد كه شما نخستين مردمانى هستيد كه بيعت شكستيد و اجتماع امّت را پراكنديد». آن گاه امام عليهالسلام در برابر مردم نشست و آنها با او بيعت كردند.۱
۲۰۸. امام زين العابدين عليهالسلام: بر مروان بن حَكَم وارد شدم. او گفت: به هنگام چيرگى، كسى را از پدر تو كريمتر نيافتم. او همان كسى بود كه در جنگ جمل، ما را تعقيب مىكرد و منادىاش ندا در مىداد كه: هيچ گريزندهاى كشته نخواهد شد و هيچ زخم خوردهاى از پاى در نخواهد آمد.۲
۲۰۹. امام باقر عليهالسلام: على عليهالسلام پس از ضربت خوردن به دست ابن ملجم، در حقّ وى فرمود: «به او خوراك دهيد و سيرابش گردانيد و در اسارتش نيكو رفتار كنيد. اگر زنده ماندم، كه صاحب خون، خودم هستم ؛ اگر خواستم از او در مىگذرم و اگر خواستم قصاص مىكنم، و اگر مُردم و او را كشتيد، اندامش را مُثله نكنيد».۳
1.. أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ اللّهَ ذو رَحمَةٍ واسِعَةٍ ، ومَغفِرَةٍ دائِمَةٍ ، وعَفوٍ جَمٍّ ، وعِقابٍ أليمٍ ، قَضى أنَّ رَحمَتَهُ ومَغفِرَتَهُ وعَفوَهُلِأَهلِ طاعَتِهِ مِن خَلقِهِ ، وبِرَحمَتِهِ اهتَدَى المُهتَدونَ ، وقَضى أنَّ نَقمَتَهُ وسَطَواتِهِ وعِقابَهُ عَلى أهلِ مَعصِيَتِهِ مِن خَلقِهِ ، وبَعدَ الهُدى وَالبَيِّناتِ ما ضَلَّ الضّالّونَ .
فَما ظَنُّكُم ـ يا أهلَ البَصرَةِ ـ وقَد نَكَثتُم بَيعَتي وظاهَرتُم عَلَيَّ عَدُوّي؟ فَقامَ إلَيهِ رَجُلٌ فَقالَ : نَظُنُّ خَيرا ، ونَراكَ قَد ظَفِرتَ وقَدَرتَ ، فَإِن عَاقَبتَ فَقَدِ اجتَرَمنا ذلِكَ ، وإن عَفَوتَ فَالعَفوُ أحَبُّ إلَى اللّهِ .
فَقالَ : قَد عَفَوتُ عَنكُم ، فَإِيّاكُم وَالفِتنَةَ ، فَإِنَّكُم أوَّلُ الرَّعِيَّةِ نَكَثَ البَيعَةَ وشَقَّ عَصا هذِهِ الاُمَّةِ .
ثُمَّ جَلَسَ لِلنّاسِ فَبايَعوهُ الإرشاد : ج ۱ ص ۲۵۷ ، الجمل : ص ۴۰۷ .
2.. دَخَلتُ عَلى مَروانَ بنِ الحَكَمِ فَقالَ : ما رَأَيتُ أحَدا أكرَمَ غَلَبَةً مِن أبيكَ ، ما هُوَ إلاّ أن وَلِيَنا يَومَ الجَمَلِ ، فَنادىمُناديهِ : لا يُقتَلُ مُدبِرٌ ، ولا يُذَفَّفُ عَلى جَريحٍ السنن الكبرى : ج ۸ ص ۳۱۴ ح ۱۶۷۴۶ .
3.. إنَّ عَلِيّا عليهالسلام قالَ فِي ابنِ مُلجَمٍ بَعدَما ضَرَبَهُ : أطعِموهُ وَاسقوهُ ، أحسِنوا إسارَهُ ، فَإِن عِشتُ فَأَنَا وَلِيُّ دَمي ، أعفو إن شِئتُ وإن شِئتُ استَقَدتُ ، وإن مِتُّ فَقَتَلتُموهُ فَلا تُمَثِّلوا السنن الكبرى : ج ۸ ص ۳۱۷ ح ۱۶۷۵۹ ، تاريخ الإسلام ، ذهبى : ج ۳ ص ۶۴۹ .