185
گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث

گفتم: من اعتقاد دارم كه خداوند متعال، يكى است و چيزى مانند او وجود ندارد و از دو حدّ ابطال و تشبيه، بيرون است. نه جسمى دارد و نه صورتى و نه عَرَضى و نه جوهرى ؛ بلكه اوست كه به اجسام، جسميّت و به صورت‏ها تصوير مى‏بخشد و عَرَض‏ها و جوهرها را مى‏آفريند و پروردگار و مالك و آفريننده و پديد آورنده هر پديده‏اى است، و اين كه محمّد، بنده و فرستاده او، خاتم پيامبران است و تا روز رستاخيز، پيامبرى پس از او نخواهد بود و آيين او، آيين پايانى است كه تا روز قيامت، آيينى پس از آن نخواهد بود.
من معتقدم امام و جانشين و ولىّ امر پس از او، امير مؤمنان، على بن ابى طالب، سپس حسن، سپس حسين سپس على بن الحسين، سپس محمّد بن على، سپس جعفر بن محمّد، سپس موسى بن جعفر، سپس على بن موسى، سپس محمّد بن على عليهم‏السلام و سپس تويى، اى سَرورم!
امام هادى عليه‏السلام فرمود: «و پس از من، فرزندم حسن، جانشين من خواهد بود ؛ ولى جانشينِ او در ميان مردم چگونه خواهد بود؟».
گفتم: چگونه خواهد بود، سَرورم؟
فرمود: «شخصِ او ديده نمى‏شود و روا نيست نامش برده شود تا خروج كند و زمين را همان گونه كه از ظلم و ستم آكنده شده، از داد و عدل بياكند».
گفتم: بِدان اقرار مى‏كنم. من معتقدم كه دوستدار آنها، دوستدار خدا و دشمن آنها، دشمن خداست. فرمانبرى از آنها، فرمانبرى از خدا و سركشى از آنها، سركشى از خداست. اعتقاد دارم كه معراج، حق است و سؤال و جواب در قبر، حق است و بهشت، حق است و دوزخ، حق است و رستاخيز، حق است و ترديدى در آن نيست و خداوند، هر آن كه را در گور خفته، بر خواهد انگيخت.
اعتقاد دارم كه فرايض واجب پس از ولايت، نماز و زكات و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهى از منكرند.


گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
184

۱۸۸. الكافى ـ به نقل از على بن حمزه ـ: شنيدم كه ابو بصير از امام صادق عليه‏السلام پرسيد: قربانت گردم! به من بگو آن كدام دين است كه خداوند عز و جل بر بندگان، فرض كرده است و ندانستن آن را بر نمى‏تابد و جز آن را از ايشان نمى‏پذيرد؟
امام عليه‏السلام فرمود: «سخنت را تكرار كن».
او سخنش را باز گفت. امام عليه‏السلام فرمود: «گواهى به اين كه معبودى جز خداى يكتا نيست و محمّد صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله پيامبر خداست. نيز بر پا كردن نماز و پرداخت زكات و حجّ خانه خدا ـ براى كسى كه توانايى آن را دارد ـ و روزه ماه رمضان».
امام عليه‏السلام اندكى سكوت كرد و سپس دو بار ـ فرمود: «و ولايت».۱

۱۸۹. الأمالى، صدوق ـ به نقل از عبد العظيم بن عبد اللّه‏ حسنى ـ: بر سَرورم [امام هادى]على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب عليهم‏السلام وارد شدم. چون مرا ديد، فرمود: «اى ابو القاسم! خوش آمدى. تو به راستى، دوستدار مايى».
گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! مى‏خواهم دينم را بر شما عرضه كنم تا اگر پسنديده است، تا هنگام ديدار خداوند عز و جل بر آن پايدارى ورزم.
امام عليه‏السلام فرمود: «عرضه‏كن، اى ابو القاسم!».

1.. سَمِعتُهُ يَسأَلُ أبا عَبدِاللّهِ عليه‏السلامفَقالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، أخبِرني عَنِ الدّينِ الَّذِي افتَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلَى العِبادِ ، ما لايَسَعُهُم جَهلُهُ ولا يُقبَلُ مِنهُم غَيرُهُ ما هُوَ ؟ فَقالَ : أعِد عَلَيَّ ، فَأَعادَ عَلَيهِ ، فَقالَ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله ، وإقامُ الصَّلاةِ ، وإيتاءُ الزَّكاةِ ، وحِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ إلَيهِ سَبيلاً ، وصَومُ شَهرِ رَمَضانَ ، ثُمَّ سَكَتَ قَليلاً ، ثُمَّ قالَ : وَالوَلايَةُ ـ مَرَّتَينِ ـ الكافى : ج ۲ ص ۲۲ ح ۱۱ ، بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۱۵ ح ۱۶ .

  • نام منبع :
    گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 21027
صفحه از 370
پرینت  ارسال به