فصل يكم: تفسير دين در نزد اهل بيت علیهم السّلام
۱۸۷. الكافى ـ به نقل از ابو جارود ـ: به امام باقر عليهالسلام گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! آيا مىدانى كه من شما را دوست دارم و خود را وقف شما كردهام و از شما طرفدارى مىكنم؟
فرمود: «آرى».
گفتم: اينك پرسشى دارم كه مىخواهم پاسخ مرا بدهى. من نابينا هستم و كم راه مىروم و نمىتوانم هميشه به ديدار شما بيايم.
فرمود: «اينك نيازت چيست؟».
گفتم: مرا از دينى كه خود و خاندانت خداى را بدان مىپرستيد، آگاه كن تا من هم با آن، خداوند عز و جل را بپرستم.
فرمود: «اگر چه كوتاه سخن گفتى، امّا مسئله مهمّى را مطرح كردى. به خدا سوگند، دين خود و پدرانم را كه با آن، خداى عز و جل را مىپرستيم، به تو عرضه مىكنم: گواهى دادن به اين كه معبودى جز خداى يكتا نيست و محمّد صلّىاللهعليهوآله پيامبر خداست و اعتراف به آنچه پيامبر، از نزد خدا آورده است و دوست داشتن ولىّ ما و بيزارى از دشمن ما و تسليم در برابر امر ما و انتظار قائم ما و سختكوشى و پاكدامنى».۱