127
گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث

۴ / ۱. غيبت امام عصر عليه‏السلام

حديث ثقلين، در حقيقت، يكى از ادلّه امامت و غيبت امام مهدى عليه‏السلام نيز هست. اين مدّعا با بيان يك مقدّمه قابل اثبات است. بر اساس اين حديث، همان گونه كه متن قرآن تا قيامت باقى خواهد ماند، يكى از امامان اهل بيت علیهم السّلام عليه‏السلام نيز تا قيامت، حيات خواهد داشت و در كنار قرآن خواهد بود.

در متن حديث ثقلين، سه قرينه وجود دارد كه به روشنى بر اين مدّعا دلالت مى‏كند:

الف ـ جمله «إنِّى تارِكٌ فيكُم الثَّقَلَينِ». بى‏ترديد، خطاب در اين جمله، اختصاص به اصحاب پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله ندارد ؛ بلكه شامل همه امّت اسلامى تا قيامت مى‏گردد. در غير اين صورت، «لَن تَضِلُّوا» و «حَتَّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ» بى‏معنا خواهند بود.

بنا بر اين، يكى از اهل بيت علیهم السّلام پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله، بايد تا قيامت حيات داشته باشد تا جمله «إنِّى تارِكٌ...» صادق باشد.

ب ـ جمله «إن تَمَسَّكتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا». اين جمله، قرينه ديگرى بر استمرار امامتِ يكى از اهل بيت علیهم السّلام براى هميشه است ؛ زيرا اگر يكى از آنان تا قيامت در كنار قرآن نباشد، وجوب استمرار تمسّك به اهل بيت علیهم السّلام بى‏معنا خواهد بود.

ج ـ جمله «لَن يَفتَرِقا حَتَّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ». اين جمله در كنار دو جمله گذشته، بر


گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
126

امام خمينى قدس‏سره در آغاز وصيّت‏نامه گران‏بار خود كه الهام گرفته از وصيّت‏نامه سياسى ـ الهى پيامبر خداست، در شرح حديث ثقلين، به اين نكته مهم اشاره مى‏كند كه:

شايد جمله «لَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ» اشاره باشد به اين كه بعد از وجود مقدّس رسول خدا، هر چه بر يكى از اين دو گذشته است، بر ديگرى گذشته است و مهجوريت هر يك، مهجوريت ديگرى است.۱

تاريخ سياسى اسلام، به روشنى اثبات مى‏كند كه ـ چنان كه پيامبر خدا صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله نيز پيش‏بينى نموده بود ـ، تحقّق احكام قرآن در جامعه، بدون رهبرى سياسى اهل بيت، امكان‏پذير نيست ؛ چرا كه جداسازى اهل بيت علیهم السّلام از قرآن، حتّى با اجراى ظاهرى اين كتاب آسمانى، به تعطيل فرهنگ قرآن و آموزه‏هاى كليدى آن در جامعه اسلامى انجاميد.۲

۴. حديث ثقلين و امامت امام مهدى عليه‏السلام

يكى از روشن‏ترين پيام‏هاى حديث ثقلين، بقاى اهل بيت علیهم السّلام تا دامنه قيامت است ؛ زيرا اگر اهل بيت علیهم السّلام پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله تا قيامت باقى نباشند، توصيه به تمسّك به آنها تا قيامت، بى‏معناست.۳ براى توضيح اين پيام، تبيين سه مسئله ضرور است:

1.. صحيفه امام : ج ۲۱ ص ۳۹۴ .

2.. امام خمينى ، در وصيّت‏نامه سياسى ـ الهى خود آورده است : «خودخواهان و طاغوتيان ، قرآن كريم راوسيله‏اى كردند براى حكومت‏هاى ضدّ قرآنى ، و مفسّران حقيقىِ قرآن و آشنايان به حقايق را كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم دريافت كرده بودند و نداى «إنّى تاركٌ فيكم الثقلين» در گوششان بود ، با بهانه‏هاى مختلف و توطئه‏هاى از پيش تعيين شده ، آنان را عقب زدند و با قرآن ، در حقيقت ، قرآن را كه با بشريت تا ورود به حوض ، بزرگ‏ترين دستور زندگانى مادّى معنوى بود و هست ، از صحنه خارج كردند و بر حكومت عدل الهى كه يكى از آرمان‏هاى اين كتاب مقدّس بوده و هست ، خطّ بطلان كشيدند» صحيفه امام : ج ۲۱ ص ۳۹۴ .

3.. در احاديث ، تشويق به تمسّك به اهل بيت علیهم السّلام ، اشاره‏اى است به اين نكته كه هر يك از اهل بيتِ شايستهتمسّك، تا روز قيامت، اين شايستگى را دارند، همان گونه كه كتاب عزيز قرآن هم چنين است . به همين جهت است كه اهل بيت علیهم السّلام ، مايه امان زمينيان اند ، چنان كه خبرش مى‏آيد و گواه بر اين مطلب، خبر گذشته است كه : «در هر نسلى از امّت من، دادگرانى از اهل بيتم وجود دارند» تا آخر روايت . سپس شايسته‏ترين كس از اهل بيت علیهم السّلام براى تمسّك، امام آنان و دانشمندشان على بن ابى طالب ـ كه خداوند ، او را بزرگ گرداند ـ است ، به دليلى كه پيش‏تر گفتيم و به جهت دانش فراوان و دقّت‏هايش در [فهم و] استنباط . از همين روست كه ابو بكر گفت : «على ، عترت پيامبر خداست» ، يعنى [جزو] همان‏هايى كه پيامبر صلّى‏الله‏عليه‏و‏آله به تمسّك به آنها تشويق كرده است . پس على را براى آنچه گفتيم ، ويژه گردانيد و براى همين، در غدير خم ، او را برگزيد الصواعق المحرقة : ص ۱۵۱ .

  • نام منبع :
    گزیده اهل بیت علیهم السلام در قرآن و حدیث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20710
صفحه از 370
پرینت  ارسال به