۷۸. پيامبر خدا صلّىاللهعليهوآله: گويا فرا خوانده شدهام و بايد بروم. پس من در ميان شما، دو گرانسنگ بر جاى مىگذارم كه يكى از آنها بزرگتر از ديگرى است: كتاب خدا ـ كه رشتهاى كشيده شده از آسمان به زمين است ـ و عترتم اهل بيتم. پس مراقب باشيد كه پس از من، چگونه با آن دو، رفتار مىكنيد.۱
ب ـ حديث ثقلين، به روايت اهل سنّت
۷۹. صحيح مسلم ـ به نقل از يزيد بن حيّان از زيد بن ارقم ـ: روزى پيامبر خدا در آبگيرى به نام خُم، واقع در ميان مكّه و مدينه، براى ما خطبه خواند و نخست حمد و ثناى خدا به جاى آورد و پند و اندرز داد و آن گاه فرمود: «اينك، اى مردم! من نيز يك بشر هستم و زودا كه پيك پروردگارم بيايد و اجابتش كنم. من دو چيز گرانسنگ در ميان شما بر جاى مىگذارم: نخستينِ آنها كتاب خداست كه در آن، هدايت و نور است. پس، كتاب خدا را بگيريد و بدان چنگ زنيد». ايشان به كتاب خدا تشويق و ترغيب فرمود و سپس فرمود: «و ديگرى اهل بيتم. خدا را خاطر نشانتان مىكنم در باره اهل بيتم. خدا را خاطر نشانتان مىكنم در باره اهل بيتم. خدا را خاطر نشانتان مىكنم در باره اهل بيتم».۲
1.. كَأَنّي قَد دُعيتُ فَأَجَبتُ ، وإنّي تارِكٌ فيكُمُ الثِّقلَينِ ، أحدُهُما أكبَرُ مِنَ الآخَرِ : كِتابَ اللّهِ ، حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِإلَى الأَرضِ ، وعِترَتي أهلَ بَيتي ، فَانظُروا كَيفَ تَخلُفونّي فيهِما عيون أخبار الرضا عليهالسلام : ج ۲ ص ۳۰ ح ۴۰ ، صحيفة الإمام الرضا عليهالسلام : ص ۱۳۵ ح ۸۴ .
2.. قامَ رَسولُ اللّهِ صلّىاللهعليهوآلهيَوما فينا خَطيبا بِماءٍ يُدعى خُمّا ، بَينَ مَكَّةَ وَالمَدينَةِ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ووَعَظَ وذَكَّرَ ، ثُمَّقالَ : أمّا بَعدُ ألا أيُّهَا النّاسُ ، فَإِنَّما أنا بَشَرٌ يُوشِكُ أن يَأتِيَ رَسولُ رَبّي فَاُجيبَ ، وأنَا تارِكٌ فيكُمُ ثَقَلَينِ : أوَّلُهُما كِتابُ اللّهِ ، فيهِ الهُدى وَالنّورُ ، فَخُذوا بِكِتابِ اللّهِ وَاستَمسِكوا بِهِ ـ فَحَثَّ عَلى كِتابِ اللّهِ ورَغَّبَ فيهِ ، ثُمَّ قالَ : ـ وأهلُ بَيتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في أهلِ بَيتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في أهلِ بَيتي ، اُذَكِّرُكُمُ اللّهَ في أهلِ بَيتي .
صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۸۷۳ ح ۳۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۷ ص ۷۵ ح ۱۹۲۸۵ .