59
گزیده حکمت‌نامه رضوی

ديگر، شيوه‏هاى نقد حديث در اين گونه روايات رضوى، قابل بازكاوى است. در گزارشى ابراهيم بن ابى محمود، از امام عليه‏السلام در باره بعضى از روايات اهل سنّت پرسش مى‏كند و به امام رضا عليه‏السلام مى‏گويد: اى پسر پيامبر خدا! نزد ما از روايات مخالفان شما در باره فضائل امير مؤمنان و شما خاندان، رواياتى هست كه امثال آن را در بين روايات شما نمى‏بينم. آيا به آنها معتقد شويم؟

امام عليه‏السلام پس از يادكرد روايتى نبوى در باره اهمّيت صحيحْ نقل كردن سخنان، با دسته‏بندى بسيار نيكويى، اين مطلب را باز مى‏گويند كه:

اى پسر ابو محمود! مخالفان ما سه نوع خبر در فضائل ما جعل كرده‏اند: غلوّ، كوتاهى در حقّ ما، و تصريح به بدى‏هاى دشمنان ما و دشنام به آنان. وقتى مردم، اخبار غلوّ آن دسته را مى‏شنوند، شيعيان ما را تكفير مى‏كنند و مى‏گويند: شيعه، قائل به ربوبيّت ائمّه خود است. و وقتى كوتاهى در حقّ ما را مى‏شنوند، به آن معتقد مى‏شوند و وقتى بدى‏هاى دشمنان ما و دشنام به آنان را مى‏شنوند، به ما دشنام مى‏دهند، حال آن كه خداوند مى‏فرمايد:

«و به كسانى كه مشركان، غير از خدا، آنان را مى‏خوانند، دشنام ندهيد، چه آن كه آنان نيز خدا را به ظلم و از روى نادانى، دشنام خواهند داد».۱

اى ابن ابى محمود! وقتى مردم‏به چپ و راست مى‏روند، تو پايبند به طريقه ما باش ؛ زيرا هر كس با ما همراه شود ما با او همراه خواهيم بود. هر كس از ما جدا شد، ما نيز از او جدا خواهيم شد. كم‏ترين چيزى كه باعث مى‏شود انسان از ايمان بيرون رود، اين است كه در مورد سنگ‏ريزه بگويد: «اين، هسته است» و سپس بدان معتقد شود و از مخالفان عقيده خود تبرّى جويد. اى ابن ابى محمود! آنچه را برايت گفتم، حفظ كن و نگه دار ؛ زيرا خير دنيا و آخرت برايت در اين گفتار است.۲

1.. انعام : آيه ۱۰۸ .

2.. عيون أخبار الرضا عليه‏السلام: ج۱ ص۳۰۴ ح ۶۳.


گزیده حکمت‌نامه رضوی
58

خراسان، گسترش بيشترى داشته است. مأمون نيز از اين مجالس، ناخرسند بوده است. ابو صلت مى‏گويد:

خبر به مأمون رسيد كه امام رضا عليه‏السلام مجالس كلامى منعقد مى‏كند و مردم، شيفته دانش او مى‏شوند.۱

البته مأمون، مرجعيت علمى و محبوبيّت امام را برنتابيد و حاجب خويش ـ محمّد بن عمرو طوسى ـ را براى برهم زدن جلسات امام مأمور كرده بود.۲

۴. عرضه حديث و آموزش نقد آن

از ويژگى‏هاى اين دوران، آن است كه جعل حديث، افزون بر انتشار در سطح عموم جامعه، با عنوان محبّت و منقبت‏گويى در حال رخنه كردن به درون جامعه شيعه بود، چنان كه امام عليه‏السلام خود فرموده است:

غاليان درباره جبر و تشبيه، اخبارى منسوب به ما ساختند ؛ غاليانى كه عظمت الهى را كوچك جلوه دادند.۳

عرضه حديث، سبب شد تا بسيارى از انديشه‏هاى نادرست در باره توحيد،۴ مانند جبر و تشبيه۵ و...، عصمت و داستان‏هاى مربوط به پيامبران و نظاير آنها، به وسيله امام عليه‏السلام پالايش و از احاديث شيعه، زدوده شود.۶

در روايتى امام عليه‏السلام منشأ برخى روايات ساختگى در موضوعاتى همچون داستان‏هاى انبيا و يا فضائل اهل بيت عليهم‏السلام را بسيار شيوه‏مند، بيان مى‏كند. به بيان

1.. عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : ج ۲ ص ۱۷۲ ح ۱ .

2.. همان .

3.. الاحتجاج : ج ۲ ص ۴۱۴ .

4.. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۲۷۱ .

5.. ر . ك : عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : ج ۱ باب ۱۱ ما جاء عن الرضا عليه‏السلام من الأخبار فى التوحيد .

6.. در زمينه عرضه حديث به امامان ، مى‏توانيد به مقالاتى كه با همين عنوان از جناب آقاى عبد الهادىمسعودى در فصلنامه علوم حديث (ش ۶ و ۹) منتشر شده، مراجعه كنيد.

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22957
صفحه از 545
پرینت  ارسال به