به نسبت ديگر معصومان نيز، مباحث كلامى امام عليهالسلام بيشتر باشد. امروزه بيش از سى درصد كلّ روايات باقى مانده از امام رضا عليهالسلام به مسائل كلامى اختصاص دارد. به جرئت مىتوان گفت اگر امام باقر عليهالسلام و امام صادق عليهالسلام در عصر خويش پايههاى فقه شيعى را استوار ساختند، در اين دوره، امام رضا عليهالسلام بنياد كلام شيعى و بويژه مسئله امامت را بيش از پيش، مستحكم ساخت. مباحث اعتقادى كه در اين دوره در جامعه نمود بيشترى داشت و امام عليهالسلام در باره آن سخن گفته، عبارت اند از: توحيد (اوصاف خدا، رؤت خدا، جسمانيت، قضا و قدر، جبر و تفويض)،۱ نبوّت (معرّفى و پيراستن انبيا از خطا و گناه) و امامت (تقريبا تمام مباحث مربوط به آن).۲
نگاه متفاوت امام عليهالسلام به مسئله توحيد ـ كه خلاف انديشه متكلّمان رايج آن دوران بود ـ سبب شد تا در زمان ولايت عهدى، افراد و گروهها براى فهم صحيح آن و يا اساسا از سرِ كنجكاوى به خراسان آمده، با نظريات توحيدى امام عليهالسلام آشنا شوند.
۲. فتنه واقفيه
آغاز امامت امام رضا عليهالسلام با فتنه واقفيه همراه بود. توقّف در امامت امام هفتم و تأسيس يك فرقه منحرف در شيعه، شبهات جديدى را در مسئله امامت در مجموعههاى درونْمذهبى شيعه ايجاد كرد و چيزى نگذشت كه اين شبهات، به بيرون تراوش نمود. علنى شدن شبهات و سؤالات از سويى، و ظهور انحراف در برخى وكيلان و نمايندگان امام كاظم عليهالسلام، از سوى ديگر، سبب شد كه زمينه براى تبيين مسائل امامت، بيش از پيش فراهم آيد. بنا بر اين، در اين دوره، مباحث مربوط به امامت، بسيار پُررنگ و به صورت علنى از زبان امام رضا عليهالسلام مطرح شد.۳