43
گزیده حکمت‌نامه رضوی

چه برسد به آن كه امام عليه‏السلام را به مرگ تهديد كند.

ـ يك روايت مربوط به نذر مأمون، نمى‏تواند در مقابل روايات متعدّدى كه اجبار و تهديد او را مى‏رساند، مقاومت كند. بى‏ترديد، اين سخن مأمون نيز برخاسته از زيركى وى بوده تا خويش را فردى محبّ اهل بيت عليهم‏السلام معرّفى كند.

ـ در رواياتِ اصرار مأمون به امام رضا عليه‏السلام، سخنى از وفاى به نذر نيامده است ؛ بلكه مأمون تنها به ريّان بن صَلت ـ كه از اصحاب مورد وثوق امام رضا عليه‏السلام و البته از كارگزاران حسن بن سهل و حكومت عبّاسى است ـ اين مطلب را بيان داشته است. بنا بر اين، بى‏ترديد در اين بيان، اغراض ويژه سياسى نهفته است.

ـ اگر مأمون واقعا براى وفاى به نذر، مى‏خواست چنين كند، بايد فقط در اهداى خلافت، اصرار مى‏ورزيد، نه ولايت‏عهدى؛ چه اين كه ولايت‏عهدى در نذر او نبوده است.

ـ امام عليه‏السلام نيز اگر ارادت مأمون را تمام و خالص مى‏دانست، معنا نداشت كه با بى‏مهرى با خليفه رفتار كند.

۳ ـ ۴. اعتقاد به حقّانيت امام عليه‏السلام بر خلافت

اين انديشه در ميان غير شيعيان وجود دارد. آنان مى‏گويند: چون مأمون، تفكّر شيعى داشته است، قصد داشت تا ولايت‏عهدى و حتّى خلافت را به امام رضا عليه‏السلام تسليم كند. آنان بر اين باورند كه خليفه از ابتدا تا به آخر با نيّت صادقانه، على بن موسى الرضا عليه‏السلام را به ولى‏عهدى انتخاب كرده بود و ايشان با مرگ طبيعى از دنيا رفت. ابن خلدون، ذهبى و ابن اثير را مى‏توان از طرفداران اين نظريه دانست.۱

1.. تاريخ ابن خلدون: ج۳ ص۳۱۰، تاريخ الإسلام: ج۱۴ ص۵ و ص۱۳ . برخى از مورّخان اهل سنّت ، دليلوفات امام عليه‏السلام را زياده خوردن انگور دانسته‏اند!! تاريخ الطبرى : ج ۷ ص ۱۵۰ ، الكامل فى التاريخ : ج ۶ ص ۳۵۱ ، مسعودى به گفته طبرى و ابن اثير مى‏افزايد كه «گفته شده است كه او را مسموم كرده‏اند» . (مروج الذهب : ج ۳ ص ۴۴۱) .


گزیده حکمت‌نامه رضوی
42

را يكسره در اختيار من نهاد و بر آن، استيلايم داد و كار من، استوار گرديد. چون پروردگارم به آنچه من درخواست داشتم، وفا نمود، من نيز دوست داشتم كه با خدايم بدانچه عهد بسته‏ام، وفا كنم، و كسى را جز ابو الحسن علىّ بن موسى، مستحقّ اين امر (خلافت) نديدم. لذا آن را در اختيار وى قرار دادم؛ امّا او نپذيرفت، مگر بدان طريق كه خود مى‏دانى. اين بود سبب اين بيعت به ولايت‏عهدى.۱

شيخ صدوق، بر اين باور است كه مأمون، در ابتدا صادقانه قصد داشت به نذر خود عمل كند و امام عليه‏السلام را ولى عهد خود نمايد. وى مى‏نويسد:

من بر اين باورم كه مأمون، او را ولى خود كرد و با او بيعت نمود تا به نذرى كه ذكرش رفت وفا كرده باشد، و فضل بن سهل همواره با امام رضا عليه‏السلام دشمنى مى‏كرد و با او بد بود و از امام خوشش نمى‏آمد ؛ چون او از پروردگان برمكيان بود.۲

اين نظر را مى‏توان از متون منتخب شيخ مفيد(م ۴۱۳ق) و ابوالفرج اصفهانى(م ۳۵۶ق) نيز برداشت نمود.۳

به نظر مى‏رسد كه اين نظريه، قابل پذيرش نيست؛ زيرا:

ـ مأمون كسى است كه براى رسيدن به حكومت، به نزديكانش نيز رحم نكرده است. چگونه مى‏توان باور كرد حكومت را بدون هيچ چشم‏داشتى تقديم امام رضا عليه‏السلام نمايد؟

ـ وفاى به نذر با توسّل به زور و تهديد، سازگار نيست. مأمون اگر از روى ارادت مى‏خواست اين منصب را به امام عليه‏السلام وا گذارد، راضى به ناخرسندى امام عليه‏السلام نمى‏شد،

1.. عيون أخبار الرضا عليه‏السلام: ج۲ ص۱۶۴ ح ۲۲.

2.. عيون أخبار الرضا عليه‏السلام: ج۲ ص۱۷۷.

3.. الإرشاد: ج۲ ص۲۵۹، مقاتل الطالبيين: ص ۳۷۶.

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23799
صفحه از 545
پرینت  ارسال به