367
گزیده حکمت‌نامه رضوی

۶ / ۱۹

نماز خواندن امام جواد عیه السلام بر جنازه پدرش

۳۰۲.إثبات الوصيّةـ به نقل از عبد الرحمان بن يحيى ـ: يك روز در زمان بيمارى‏اى كه سَرورم رضا عليه‏السلام بر اثر آن درگذشت، در محضر ايشان بودم كه نگاهى به من كرد و فرمود: «اى عبد الرحمان! چون آخر امروز شد و شيون برخاست، پسرم محمّد نزدت مى‏آيد و تو را براى غسل دادن من، فرا مى‏خواند. چون مرا غسل داديد و بر من نماز خوانديد، داستان را براى اين طاغوت بگو، تا خرده‏اى بر من نگيرد، كه البتّه نمى‏تواند بگيرد».
به خدا سوگند، همچنان در برابر ايشان بودم و با من سخن مى‏گفت كه مغرب شد، نگاه كردم، ديدم سَرورم از دنيا مفارقت كرده است. افسوس و غم شديدى مرا گرفت. نزديكش رفتم، ناگهان شنيدم گوينده‏اى از پشت سرم مى‏گويد: «بِايست، اى عبد الرحمان!». برگشتم، ديدم ديوار شكافت و سَرورم امام جواد عليه‏السلام با جبّه‏اى سفيد و عمامه‏اى سياه وارد شد و فرمود: «اى عبد الرحمان! برخيز تا سَرورت را غسل دهيم» پس جنازه امام عليه‏السلام را بر مكان غسل گذاشت و او را با پيراهنش غسل داد، چنان كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را غسل دادند. كار كه تمام شد، نماز [ميّت] خواند و من هم با ايشان خواندم. سپس فرمود: «اى عبد الرحمان! آنچه را ديدى، به اطّلاع اين طاغوت برسان تا خرده‏اى بر او نگيرد، كه البتّه نمى‏تواند بگيرد».
من همچنان در كنار سَرورم بودم تا اين كه سپيده زد و مأمون با جمع زيادى آمد. هيبت او مانع شد كه من سخن آغاز كنم. او گفت: اى عبد الرحمان بن يحيى! شما چه قدر دروغگوييد؟! آيا شما نمى‏گوييد هيچ امامى از دنيا نمى‏رود، مگر اين كه فرزندش كه جانشين اوست، كارهاى [غسل دادن و كفن كردن] او را انجام مى‏دهد؟ اينك، على بن موسى در خراسان است و پسرش محمّد در مدينه.
گفتم: اى امير المؤمنين! حال كه شما خود گفتى، پس بشنو. ديروز سَرورم به من چنين و چنان گفت، و به خدا سوگند، هنوز نماز مغرب نشده بود كه از دنيا رفت و من نزديكش رفتم. ناگهان گوينده‏اى از پشت سرم صدا زد: «بِايست، اى عبد الرحمان!» و بقيّه ماجرا را برايش گفتم.
مأمون گفت: اوصاف او را برايم بگو. از سر و وضع و لباس امام عليه‏السلام برايش گفتم و ديوارى را كه از آن خارج شد، نشانش دادم. مأمون خودش را به زمين انداخت و مانند گاو نر نعره مى‏كشيد و مى‏گفت: واى بر تو، اى مأمون! اين چه كارى بود كه كردى؟ خدا لعنت كند فلانى و فلانى را! اين كار را با اشاره آن دو كردم.


گزیده حکمت‌نامه رضوی
366

۶ / ۱۹

صَلاةُ أبي جَعفَرٍ عَلى أبيه علیهما السلام

۳۰۲.إثبات الوصيّة عن عبد الرحمن بن يحيى: كُنتُ يَوماً بَينَ يَدَي مَولايَ الرِّضا عليه‏السلام في عِلَّتِهِ الَّتي مَضى فيها، إذ نَظَرَ إلَيَّ فَقالَ لي: يا عَبدَ الرَّحمنِ، إذا كان في آخِرِ يومي هذا وَارتَفَعَتِ الصَّيحَةُ، فَإِنَّهُ سَيُوافيكَ ابني مُحَمَّدٌ فَيَدعوكَ إلى غُسلي، فَإِذا غَسَّلتُموني وصَلَّيتُم عَلَيَّ فَأَعلِم هذَا الطّاغِيَةَ ؛ لِئَلاّ يَنقُصَ عَلَيَّ شَيئاً، ولَن يَستطَيعَ ذلِكَ.قالَ: فَوَ اللّهِ، إنّي بَينَ يَدَي سَيِّدي يُكَلِّمُني إذ وافَى المَغرِبُ، فَنَظَرتُ فَإِذا سَيِّدي قَد فارَقَ الدُّنيا، فَأَخَذَتني حَسرَةٌ وغُصَّةٌ شَديدَةٌ، فَدَنوتُ إلَيهِ، فَإِذا قائِلٌ مِن خَلفي يَقولُ: مَه يا عَبدَ الرَّحمنِ. فَالتَفَتُّ فَإِذا الحائِطُ قَدِ انفَرَجَ، فَإِذا أنَا بِمَولايَ أبي جَعفَرٍ عليه‏السلام، وعَلَيهِ دُرّاعَةٌ بَيضاءُ، مُعَمَّمٌ بِعِمامَةٍ سَوداءَ، فَقالَ: يا عَبدَ الرَّحمنِ، قُم إلى غُسلِ مَولاكَ، فَضَعهُ عَلَى المُغتَسَلِ. وغَسَّلَهُ بِثَوبِهِ كَغُسلِ رَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله.فَلَمّا فَرَغَ صَلّى وصَلَّيتُ مَعَهُ عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ لي: يا عَبدَ الرَّحمنِ، أعلِم هذَا الطّاغِيَ ما رَأَيتَ ؛ لِئَلاّ يَنقُصَ عَلَيهِ شَيئاً، ولَن يَستَطيعَ ذلِكَ.و لَم أزَل بَينَ يَدَي سَيِّدي إلى أن انفَجَر عَمودُ الصُّبحِ، فَإِذا أنَا بِالمَأمونِ قَد أقبَلَ في خَلقٍ كَثيرٍ، فَمَنَعَني هَيبَتُهُ أن أبدَأَ بِالكَلامِ، فَقالَ: يا عَبدَ الرَّحمنِ بنَ يَحيى، ما أكذبَكُم؟! ألَستُم تَزعُمونَ أنَّهُ ما مِن إمامٍ يَمضي إلاّ ووَلَدُهُ القائِمُ مَكانَهُ يَلي أمرَهُ؟ هذا عَلِيُّ بنُ موسى بِخُراسانَ ومُحَمَّدٌ ابنُهُ بِالمَدينَةِ!قالَ: فَقُلتُ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، أمّا إذَا ابتَدَأتَني فَاسمَع، إنَّهُ لَمّا كانَ أمسِ قالَ لي سَيِّدي كَذا وكَذا، فَوَ اللّهِ، ما حَضَرَت صَلاةُ المَغرِبِ حَتّى قَضى، فَدَنوتُ مِنهُ فَإِذا قائِلٌ مِن خَلفي يَقولُ: مَه يا عَبدَ الرَّحمنِ. وحَدَّثتُهُ الحَديثَ.فَقالَ: صِفهُ لي، فَوَصَفتُهُ لَهُ بِحليَتِهِ ولِباسِهِ، وأرَيتُهُ الحائِطَ الَّذي خَرَجَ مِنهُ. فَرَمى بِنَفسِه إلَى الأَرضِ، وأقبَلَ يَخورُ كَما يَخورُ الثَّورُ وهُوَ يَقولُ: وَيلَكَ يا مَأمونُ؟ ما حالُك؟ وعَلى ما أقدَمتَ؟! لَعَنَ اللّهُ فُلاناً وفُلاناً، فَإِنَّهُما أشارا عَلَيَّ بِما فَعَلتُ.۱

1.. إثبات الوصيّة : ص ۲۱۵ .

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22650
صفحه از 545
پرینت  ارسال به