359
گزیده حکمت‌نامه رضوی

۶ / ۱۷

برخى از كرامات امام علیه السلام

۲۹۰.عيون أخبار الرضا عليه‏السلامـ به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ: زمانى كه على بن موسى الرضا عليه‏السلام به سوى مأمون [در خراسان] حركت كرد، به ده سرخ كه رسيد، به ايشان گفته شد: اى فرزند پيامبر خدا! ظهر شده است. نماز نمى‏خوانيد؟
ايشان پياده شد و فرمود: «آبى برايم بياوريد».
گفته شد: آب با خود نداريم. امام عليه‏السلام با دستش زمين را كاويد و آبى جوشيد و خود و همراهانش وضو ساختند. اثر آن چشمه تا امروز باقى است.
و چون به سناباد وارد شد، به كوهى كه از آن، ديگ سنگى [هر كاره] مى‏سازند، تكيه داد و فرمود: «بار خدايا! اين كوه را سودمند قرار ده و به آنچه در آن مى‏نهند و به آنچه از آن مى‏تراشند، بركت ده». سپس دستور داد كه چند ديگ از آن كوه برايش تراشيدند و فرمود: «غذاى مرا فقط در اينها بپزيد». ايشان كم خورد و خوراك بود. از آن روز، مردم به آن كوه پى بردند و بركت دعاى ايشان در باره آن آشكار شد.
امام عليه‏السلام سپس به سراى حميد بن قَحطبه طايى رفت و وارد مقبره هارون الرشيد شد و با دست خود در كنار قبر او خطّى كشيد و فرمود: «اين، خاك من است و در اين جا دفن خواهم شد و خداوند، اين مكان را محلّ رفت و آمد شيعيان و دوستداران من قرار خواهد داد. به خدا سوگند، هيچ زائرى از آنها مرا زيارت نمى‏كند و هيچ سلام دهنده‏اى از ايشان بر من سلام نمى‏دهد، مگر اين كه با شفاعت ما اهل بيت، آمرزش و رحمت خداوند بر او واجب مى‏گردد».
سپس رو به قبله ايستاد و چند ركعتى نماز گزارد و دعاهايى خواند. چون تمام شد، سجده‏اى طولانى به جا آورد. شمردم پانصد بار در آن سجده، «سبحان اللّه‏» گفت و سپس برخاست.

۲۹۱.عيون أخبار الرضا عليه‏السلامـ به نقل از داوود بن رزين ـ: ابو الحسن موسى بن جعفر عليه‏السلام مقدارى وجوهات نزد من داشت. شخصى را فرستاد و قسمتى از آن را گرفت و بقيّه را نزدم باقى گذاشت و فرمود: «پس از رحلت من، هر كس نزدت آمد و باقى‏مانده پول را مطالبه كرد، او امام توست».
چون امام كاظم عليه‏السلام از دنيا رفت، پسرش على عليه‏السلام به من پيغام فرستاد كه: «فلان و بهمان مبلغ از وجوهات را كه نزد توست، برايم بفرست» و من هم تمام آن وجهى را كه نزدم بود، برايش فرستادم.


گزیده حکمت‌نامه رضوی
358

۶ / ۱۷

بَعضُ كَراماتِهِ

۲۹۰.عيون أخبار الرضا عليه‏السلام عن عبد السّلام بن صالح الهرويّ: لَمّا خَرَجَ عَليُّ بنُ مُوسَى الرِّضا عليه‏السلام إلَى المَأمُونِ فَبَلَغَ قُربَ قَريَةِ الحَمراءِ، قيلَ لَهُ: يَابنَ رَسُولِ اللّهِ، قَد زالَتِ الشَّمسُ، أ فَلا تُصَلّي؟ فَنَزَلَ عليه‏السلام فَقالَ: إيتُوني بِماءٍ، فَقيلَ: ما مَعَنا ماءٌ. فَبَحَثَ عليه‏السلام بيَدِهِ الأَرضَ فَنَبَعَ مِنَ الماءِ ما تَوَضَّأَ بِهِ هُوَ ومَن مَعَهُ، وأَثَرُهُ باقٍ إلَى اليَومِ.فَلَمّا دَخَلَ سَنابادَ استَنَدَ إلَيالجَبَلِ الَّذي تُنحَتُ مِنهُ القُدُورُ، فَقالَ: اللّهُمَّ أنفِع بِهِ وبارِك فيما يُجعَلُ فيهِ وفيما يُنحَتُ مِنهُ. ثُمَّ أمَرَ عليه‏السلام فَنُحِتَ لَهُ قُدُورٌ مِنَ الجَبَلِ، وقالَ: لا يُطبَخُ ما آكُلُهُ إلاّ فيها. وكانَ عليه‏السلام خَفيفَ الأَكلِ قَليلَ الطُّعمِ. فَاهتَدَى النّاسُ إلَيهِ مِن ذلِكَ اليَومِ فَظَهَرَت بَرَكَةُ دُعائِهِ فيهِ.ثُمَّ دَخَلَ دارَ حُمَيدِ بنِ قَحطَبَةَ الطّائيِّ، ودَخَلَ القُبَّةَ الَّتي فيها قَبرُ هارُونَ الرَّشيدِ، ثُمَّ خَطَّ بيَدِهِ إلى جانِبِهِ، ثُمَّ قالَ: هَذِهِ تُربَتي وفيها أُدفَنُ، وسَيَجعَلُ اللّهُ هَذا المَكانَ مُختَلَفَ شيعَتي وأَهلِ مَحَبَّتي. وَاللّهِ! ما يَزُورُني مِنهُم زائِرٌ ولا يُسَلِّمُ عَلَيَّ مِنهُم مُسَلِّمٌ إلاّ وَجَبَ لَهُ غُفرانُ اللّهِ ورَحمَتُهُ بِشَفاعَتِنا أهلَ البَيتِ.ثُمَّ استَقبَلَ القِبلَةَ فَصَلَّى رَكَعاتٍ ودَعا بِدَعَواتٍ، فَلَمّا فَرَغَ سَجَدَ سَجدَةً طالَ مَكثُهُ فيها، فَأَحصَيتُ لَهُ فيها خَمسَمِئَةِ تَسبيحَةٍ. ثُمَّ انصَرَفَ.۱

۲۹۱.عيون أخبار الرضا عليه‏السلام عن داود بن رزين: كانَ لِأَبي الحَسَنِ مُوسَى بنِ جَعفَرٍ عليه‏السلام عِندي مالٌ، فَبَعَثَ فَأَخَذَ بَعضَهُ وتَرَكَ عِندي بَعضَهُ، وقالَ: مَن جاءَكَ بَعدي يَطلُبُ ما بَقِيَ عِندَكَ فَإِنَّهُ صاحِبُكَ.فَلَمّا مَضَي عليه‏السلام، أرسَلَ إلَيَّ عَليٌّ ابنُهُ عليه‏السلام: ابعَث إلَيَّ بِالَّذي هُوَ عِندَكَ ؛ وهُوَ كَذا وكَذا. فَبَعَثتُ إلَيهِ ما كانَ لَهُ عِندي.۲

1.. عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : ج۲ ص۱۳۶ ح۱ ، الثاقب في المناقب : ص۱۴۵ ح۱۳۷ نحوه وليس فيه ذيلهمن «وأهل محبّتي» .

2.. عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : ج ۲ ص ۲۱۹ ح ۳۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۹ ص ۲۳ ح ۳۰ .

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22912
صفحه از 545
پرینت  ارسال به