شعلههاى قيامش را دامنگير شهرهايى چون بصره، مكه، يمن، فارس، اهواز و مدائن نمايد. فرماندهان وى، همگى از علويان (و سه نفر از آنها، برادران امام رضا عليهالسلام) بودند: عبّاس بن محمّد بن عيسى جعفرى، حسين بن حسن اَفطَس، ابراهيم بن موسى بن جعفر عليهالسلام، اسماعيل بن موسى بن جعفر عليهالسلام، زيد بن موسى بن جعفر عليهالسلام، محمّد بن سليمان بن داوود بن حسن بن حسن عليهالسلام.۱ تعداد كشته شدههاى عبّاسيان در قيام ابوالسرايا را در كمتر از يك سال، بالغ بر دويست هزار نفر نگاشتهاند.۲
در سال ۲۰۰ هجرى، محمّد بن جعفر ديباج، يكى از فرزندان امام صادق عليهالسلام در مكّه با گروهى بيعت نمود و سپس قيام كرد. عيسى جلودى، سپاه او را در نورديد و به او اماننامه داد و او حكومت را از آنِ مأمون دانست و همراه گروهى از آل ابو طالب، به خراسان سفر كرد.۳
۲ ـ ۳. سياسى ـ امنيّتى بودن پيشنهاد ولايتعهدى
هرچند انگيزههاى مختلفى براى پيشنهاد ولايتعهدى به امام رضا عليهالسلام مطرح شده است ؛ ولى با در نظر گرفتن شخصيّت مأمون از يك سو، فضاى سياسى ـ اجتماعى دوران حكومت وى، از سوى ديگر و مهمتر از همه، با ملاحظه اسناد قطعى روايى و تاريخى، مىتوان به طور قاطع گفت: پيشنهاد ولايتعهدى از جانب خليفه، يك مسئله كاملاً سياسى و امنيتى است. بنا بر اين، طبيعى است كه دلائل آن و لايههاى زيرينِ اهداف طرح يا طرّاحان آن به روشنى مشخّص نباشد، بويژه آن كه قرنها از تاريخ اين رخداد، گذشته و اسناد باقى مانده، بسيار محدود است.