فاقد اقتدار پدر بود، ولى در زيركى و سياستمدارى در ميان خلفا، كمنظير وشايد بىنظير بوده است. از مهمترين مشكلات پيش روى وى، قيامهاى علويان، روىگردانى ايرانيان و نارضايتى هميشگى شيعيان از حكومت عبّاسى بوده است. سياست مأمون، ايجاب مىكرد تا على بن موسى الرضا عليهالسلام را جانشين خود معرّفى كند.
بنا بر شواهد تاريخى، مردم خراسان و لشكريان حكومتى در روز پنجم ماه مبارك رمضان سال ۲۰۱ هجرى،۱ با على بن موسى الرضا عليهالسلام به عنوان ولىعهد حكومت عبّاسى بيعت كردند. اين خبر، پس از مدّت كوتاهى در تمام بلاد اسلامى منتشر شد. بىترديد، انتشار اين خبر، اعجاب دوست و دشمن را به همراه داشت. اين بيعت، هر چند موجب ناخشنودى بخش قابل توجّهى از عبّاسيان شد و حتّى آنان را در عراق به قيام وا داشت؛۲ امّا در پيشبرد اهداف سياسى مأمون، كمابيش مؤثّر واقع شد. برخورد زيركانه خليفه و پاسداشت ظاهرى او، سبب شده بود كه برخى از شيعيان نيز ظاهرفريبى او را باور كنند.
در مسئله ولايتعهدى امام رضا عليهالسلام همواره پرسشهايى مطرح بوده كه به صورت مختصر، مىتوان به برخى از آنها اشاره كرد:
نخست اين كه: روند شكلگيرى ولايتعهدى چگونه بوده است؟
دوم اين كه: مأمون از طرح مسئله اهداى خلافت يا پيشنهاد ولايتعهدى چه مقاصدى را دنبال مىكرد؟
سوم اينكه: نتيجه اين رخداد مهم تاريخى چه بود؟