فرمود. حاكم نيشابورى، شمارِ نويسندگان حاضر در اين جلسه را ۲۴ هزار نفر، ذكر كرده است.۱ همين نگارش عمومى، سبب مانايى اين حديث در كتب متعدّد روايى شده و امروزه، در منابع روايى شيعه و سنّى، اين روايت به چشم مىخورد.
گزارشهاى شيعى، افزوده مشهورى دارد كه به دليل چگونگى ارائه آن به وسيله امام عليهالسلام و نگارش عمومى آن، ماندگار شده است. امام عليهالسلام پس از گفتن بخش اوّل حديث، آن گاه كه مَركب ايشان به راه افتاده بود، سر از كجاوه بيرون آورد و ادامه حديث را بيان فرمود. راوى مىگويد:
فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا: بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا.۲
چون كجاوه، قدرى حركت كرد، امام عليهالسلام فرمود: [اين ايمنى از عذابْ] شروطى دارد و من از شرطهاى آن هستم.
اين سخن، اشاره به آن است كه توحيد، بدون پذيرفتن ولايت اهل بيت عليهمالسلام نمىتواند انسان را به سعادت شايستهاش برساند.۳
روايت رجاء بن ابى ضحّاك، مأمور حكومتى دستگاه خلافت، نيز در شمار گزارشهاى مستند و مهم تاريخى در باره سفر امام هشتم عليهالسلام است. او مىگويد:
مأمون، مرا فرستاد كه على بن موسى را از مدينه به خراسان نزد او آورم و سفارش نمود كه شخصا مراقب و مواظب او باشم و به من امر كرد كه ايشان را از راه بصره و اهواز و فارس، حركت دهم، نه راه قم و شبانهروز هم از او جدا نشوم و مراقب او