مردم مدينه كه گمان مىكردند اين، سفرى معمولى است، فرمود:
من از جوار [قبر] جدّم خارج مىشوم و در غربت از دنيا خواهم رفت و در كنار هارون، دفن خواهم شد.۱
ايشان در خراسان، به يار خويش حسن بن على وشّاء فرمود:
هنگامى كه خواستند مرا از مدينه بيرون بياورند، همه خانواده خود را گِرد خود نشاندم و گفتم برايم گريه كنند تا صداى گريه آنان را بر خودم بشنوم. سپس دوازده هزار دينار ميان ايشان تقسيم كردم و گفتم كه از اين سفر، ديگر باز نخواهم گشت.۲
بنا به دستور مأمون، سفر امام عليهالسلام از راه بصره، اهواز و فارس،۳ انجام پذيرفت ؛ زيرا او تأكيد داشت امام عليهالسلام از راهى كه از شهرهاى شيعهنشينِ كوفه و قم مىگذرد، عبور نكند.۴ گزارشهاى تاريخى از وقايع پيش آمده در طول اين سفر، بسيار اندك است. تجمّع چندين هزار نفرى مردم نيشابور، تنها تجمّع پُرشورى است كه در ميان راه، رُخ داده و گزارش شده است ؛ همان جا كه امام رضا عليهالسلام حديث مشهور «سلسلة الذهب» را براى مردم، املا فرمود.۵
در آن زمان، نيشابور از مهمترين مراكز حديثى اهل سنّت به شمار مىرفت و دانشمندان و محدّثان بسيارى، همچون اسحاق بن راهِوَيه، استاد بخارى، در اين شهر حضور داشتند. مجلس امام عليهالسلام در نيشابور و بيان حديث سلسلة الذهب، در
1.. ر . ك : ح ۲۷۹ .
2.. ر . ك : حكمتنامه رضوى : ج ۲ ص ۴۸۸ ح ۸۰۶ .
3.. بنا بر پژوهشى كه در سالهاى اخير انجام شده است، امام رضا عليهالسلام از مدينه تا مرو، اين مناطق را پشتِ سر گذاشته است: نقره، نباج، بصره، اهواز، بهبهان، شيراز، استخر، ابرقو، ده شير، يزد، خرانق، رباط پشت بادام، نيشابور، ده سرخ، طوس و سرخس ر.ك : جغرافياى تاريخى هجرت امام رضا عليهالسلاماز مدينه تا مرو، جليل عرفانمنش، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
4.. عيون أخبار الرضا عليهالسلام: ج۲ ص ۱۸۱ ح۵.
5.. بحار الأنوار: ج ۴۹ ص ۱۲۶ ح۳ (به نقل از : كشف الغمّة از تاريخ نيشابور).