169
گزیده حکمت‌نامه رضوی

سه. نظريّه «نه جبر و نه تفويض»

امامانِ اهل بيت عليهم‏السلام ضمن ردّ نظريّه جبر و نظريّه تفويض، نظريّه صحيح را «جايگاهى ميان جبر و تفويض» دانسته‏اند. امام صادق عليه‏السلام در حديثى مى‏فرمايد:

لا جَبرَ وَلا قَدَرَ وَلَكِن مَنزِلَةٌ بَينَهُما.۱

نه جبر است و نه قدر ؛ بلكه جايگاهى ميان اين دو است.

بر اساس اين نظريّه، انسان‏ها مجبور نيستند (چرا كه داراى قدرت و اختيارند) و از سوى ديگر، كارها به طور مطلق، به انسان‏ها تفويض نشده است (چرا كه خداوند نيز نسبت به مقدورات انسان‏ها قادر است) ؛ بلكه مالكيّت انسان در طول مالكيّت خداست و خداوند عز و جل به داشتن قدرت، مالك‏تر و تواناتر است. از اين رو، هر لحظه كه بخواهد، مى‏تواند از به كار گرفته شدن قدرت به وسيله انسان يا تأثير قدرتِ اعطا شده به او جلوگيرى كند و يا اصل قدرت را از انسان، سلب نمايد. در احاديث آمده است:

هُوَ... القادِرُ عَلى ما أَقدَرَهُم عَلَيهِ.۲

اوست... توانايى كه آنان را بر انجام دادن آن توانمند كرده است.

چكيده بررسى، اين كه: بنا بر نظريّه «نه جبر و نه تفويض»، هم آزادى و اختيار انسان ـ كه امرى بديهى و وجدانى است ـ پذيرفته مى‏شود (كه بر اين مبنا عدل خداوند، نبوّت انبيا، معاد و تكليف، معقول و منطقى‏اند) و هم قلمرو قدرت و سلطنت خداوند عز و جل محدود نمى‏گردد. بر اين اساس، دلايل بطلان نظريّه‏هاى جبر و تفويض، دليل اثبات نظريّه «نه جبر و نه تفويض» نيز هستند.

1.. الكافى : ج ۱ ص ۱۵۹ .

2.. التوحيد : ص ۳۶۱ .


گزیده حکمت‌نامه رضوی
168

امام باقر عليه‏السلام در رابطه با بطلان نظريّه تفويض (در كنار بطلان نظريّه جبر) مى‏فرمايد:

لَم يُفَوِّض الأَمرَ إِلى خَلقِهِ وَهنا مِنهُ وَضَعفا، وَلا أَجبَرَهُم عَلى مَعاصيهِ ظُلما.۱

خداوند از روى سستى و ناتوانى، كار را به آفريده‏اش نسپرده و آنها را از روى ستم، به گناهان وا نداشته است.

نقل شده است كه شخصى قَدَرى، وارد شام شد و مردم از مناظره با او در ماندند. عبد الملك بن مروان از والى مدينه خواست تا امام باقر عليه‏السلام را براى مناظره با او به شام بفرستد. امام باقر عليه‏السلام فرزند خود، امام صادق عليه‏السلام، را براى مناظره فرستادند. قَدَرى به امام صادق عليه‏السلام گفت: هر چه مى‏خواهى بپرس. و امام عليه‏السلام فرمود: «سوره حمد را بخوان».

آن شخص شروع به خواندن سوره حمد كرد تا آن كه به آيه: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ؛ تنها تو را مى‏پرستيم و تنها از تو يارى مى‏خواهيم»رسيد. در اين هنگام، امام عليه‏السلام به او فرمود:

قِف. مَن تَستَعينُ وَما حاجَتُكَ إِلى المَعونَةِ؟ إِنَّ الأَمرَ إِلَيكَ.۲

درنگ كن. از چه كسى كمك مى‏خواهى و چه نيازى به كمك دارى؟ كار، كه به تو واگذار شده است.

قَدَرى در پاسخ فرو ماند و بُهت‏زده، سكوت اختيار كرد.

گفتنى است كه معتزله بر اساس همان ادلّه‏اى كه در ردّ نظريّه جبر گفته شد، اختيار انسان را مى‏پذيرند ؛ امّا چنان كه ديديم، اختيارشان سر از تفويض در مى‏آورد. در نظريّه «چيزى بين جبر و تفويض» ضمن اثبات اختيار، تفويض نيز رد مى‏شود.

1.. بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۷ .

2.. تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۲۳ ح ۲۴ ، بحار الأنوار : ج ۵ ص ۵۵ ح ۹۸ .

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23095
صفحه از 545
پرینت  ارسال به