167
گزیده حکمت‌نامه رضوی

اين نظريّه در تاريخ علم كلام و فرق و مذاهب، به دو گروه نسبت داده شده است:
گروه اوّل، قَدَريانِ نخستين هستند كه در رأس آنها، معبد جُهَنى و غيلان دمشقى قرار دارند. البتّه اسناد تاريخى و حديثى، مفوّضه بودن اين گروه را اثبات نمى‏كنند ؛ امّا در كتاب‏هاى فرق و مذاهب، عقيده تفويض و نفى قضا و قدر الهى، به اين گروه نسبت داده شده است.۱ از آن جا كه كتاب‏هاى اين متكلّمان در دست نيست، نمى‏توان در اين باره قضاوت قطعى نمود.
گروه دوم، معتزله هستند. اين گروه نيز خود را مفوّضه يا قَدَرى نمى‏دانند. متكلّمان اماميّه نيز معمولاً معتزله را طرفداران اختيار و هم‏رأى با اماميّه مى‏دانند ؛۲ امّا لازمه برخى عقايد معتزله، تفويض است.
قاضى عبد الجبّار معتزلى، فصل مستقل و مبسوطى از كتاب المغنى را به عنوان «فى استحالة مقدور لقادرين أو لقدرتين» اختصاص داده و دلايل متعدّدى بر اين نظريّه اقامه كرده است. وى از استادانش (ابو على جبّايى و ابو هاشم جبّايى) نيز مطالبى در تأييد اين نظريّه نقل نموده است.
بر اساس اين نظريّه، خداوند بر افعال انسان، قدرت ندارد ؛ چرا كه انسان بر افعال اختيارى خويش قدرت دارد. در نتيجه اگر خداوند نيز به اين افعالْ قادر باشد، تعلّق دو قادر بر يك مقدور پيش مى‏آيد، كه محال است.
لازمه اين نظريّه، عجز و ضعف خدا و محدود شدن سلطنت اوست ؛ چرا كه بر اساس اين نظريّه، خداوند بر افعال اختيارى انسان‏ها سلطنت ندارد و عاجز از اين است كه جلوى صدور فعل انسان‏ها را بگيرد، در حالى كه محدوديت و عجز و ضعف، از ويژگى‏هاى مخلوق است و نمى‏توان اين صفات را به خالق نسبت داد.

1.. آشنايى با فرق و مذاهب اسلامى : ج ۶ ص ۴۵ .

2.. نهج الحقّ و كشف الصدق : ص ۱۰۱، أنوار الملكوت فى شرح الياقوت : ص ۱۱۰، كشف المراد : ص ۳۰۸، النافع يوم الحشر : ص ۲۷ و ۱۵۶، أوائل المقالات : ص ۱۵ .


گزیده حکمت‌نامه رضوی
166

معانى تفويض

واژه «تفويض» در قرآن، احاديث و اصطلاح علما، كاربردهاى مختلفى دارد، مانند:

۱. تفويض اخلاقى، يعنى انسان، امور مربوط به خدا را به خدا واگذار كند و در كارها بر او توكّل نمايد.

۲. تفويض تشريعى (اباحيگرى)، بدين معنا كه خداوند، تكليفى بر انسان مقرّر نكرده و تشريع را به خودِ او واگذار نموده است.

۳. تفويض بخشى از امور دينى از جانب خدا به انبيا يا اوصياى آنان.

۴. تفويض تكوينى، به معناى واگذار كردن آفرينش و يا تدبير امور مخلوقات به انبيا و يا اوصياى آنان.

۵. تفويض تفسيرِ شمارى از صفات خداوند (مانند صفات خبرى۱) به او.
گفتنى است كه در اين جا، صحّت و بطلان هيچ يك از اين معانى را بررسى نمى‏كنيم.

۶. تفويض در مقابل جبر، يعنى واگذارى افعال انسان به طور مطلق به خود او.
بر اساس نظريّه تفويض ـ كه مقابل نظريّه جبر است ـ انسان در محدوده افعال تفويض‏شده به او، اصل «توانايى انجام دادن امور» را از خدا دريافت كرده است و پس از اين دريافت، او خود در افعال خويش استقلال دارد و تحقّق اين افعال، منوط به اذن و اجازه تكوينى خدا نيست ؛ بلكه خداوند نسبت به اين افعال، فاقد قدرت و توانايى است.

1.. صفات خبرى ، صفاتى هستند كه در قرآن و احاديث به خداوند ، نسبت داده شده‏اند ؛ ولى اثبات اينصفات براى خدا از طريق عقل ، امكان‏پذير نيست ، مانند : داشتن چهره و دست . برخى از اهل حديث مانند مالك بن انس و نيز ماتِريدى ، معتقد به اين معنا از تفويض بوده‏اند (ر . ك : الملل و النحل : ج ۱ ص ۸۵ و التوحيد : ص ۷۴) .

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23159
صفحه از 545
پرینت  ارسال به