مورد تأكيد قرار گرفته است. از امام على عليهالسلام نقل شده است كه:
لا تَقولوا: أَجبَرَهُم عَلى المَعاصيَ، فَتَظلِموه.۱
نگوييد: [خداوند] آنها را به گناهان وا داشته، كه به او ستم مىكنيد.
نيز از امام صادق عليهالسلام روايت شده:
اللّهُ أَعدَلُ مِن أن يُجبِرَ عَبدا عَلى فِعلٍ ثُمَّ يُعَذِّبَهُ عَلَيهِ.۲
خداوند، عادلتر از آن است كه بندهاى را به كارى وا دارد و آن گاه او را براى آن، عذاب كند.
۳. مردود بودن نفى حسن و قبح عقلى و آموزههاى دينى
نظريّه جبر، علاوه بر اين كه با عدل خداوند منافات دارد، حكمت نبوّت، امامت، معاد و نيز همه آموزههاى دينى و حسن و قبح عقلى را نفى مىنمايد ؛ چرا كه انسان مجبور، همچون حيوانات و جمادات خواهد بود و در مورد اين موجودات نمىتوان سخن از مسئوليت و تكليف و شريعت و معاد و ديگر آموزههاى دينى به ميان آورد.
بنا بر اين، دلايلى كه آموزههاى يادشده را اثبات مىكنند، همگى دلايل ردّ نظريّه جبر نيز هستند.
دو. نظريّه تفويض
تفويض در لغت، به معناى واگذار كردن و تسليم كردن امرى به ديگرى است و در احاديث و علم كلام، معانى متعدّدى دارد. در اين جا ابتدا به اين معانى اشاره مىكنيم و پس از آن، معناى مورد بحث در مسئله جبر و اختيار را توضيح خواهيم داد.