163
گزیده حکمت‌نامه رضوی

معناى اختيار، همين آزادى در انجام دادن و ترك است و علم حضورى، قوى‏ترين و معتبرترين علم انسان است.

بر اين اساس، هم بطلان نظريّه جبرگرايىِ ناب، ثابت مى‏شود (چون انسان به قدرت خويش، علم حضورى و وجدانى دارد) و هم نظريّه جبرگرايى ميانه، ابطال مى‏گردد (چون انسان به تأثير قدرت خويش بر عمل اختيارى‏اش نيز علم حضورى دارد).

اين برهان، افزون بر ابطالِ جبر كلامى، جبر اجتماعى، روانى و فلسفى را نيز ابطال مى‏نمايد ؛ چرا كه هر چند ساختار جامعه و جسم و روان، بر افعال انسانْ مؤثّر است و اين تأثير در برخى موارد، فوق‏العاده زياد است، امّا انسان با علم حضورى در مى‏يابد كه تأثير عوامل مذكور، علّت تامّه براى انجام دادن كارها نيست ؛ بلكه او به رغم اقتضائات روانى و اجتماعى، مى‏تواند راه ديگرى را انتخاب كند.

به سخن ديگر، عوامل روحى و اجتماعى، ممكن است انتخاب كارى را دشوار نمايند ؛ امّا انتخاب كارِ دشوار، محال نيست و انسان مى‏تواند كار دشوار را نيز انتخاب نمايد. واقعيّت نيز، گواه اين مدّعاست ؛ چرا كه به چشم خود مى‏بينيم كه برخى افراد، به رغم خانواده ناشايست و اجتماع فاسد، راه صحيح زندگى را انتخاب مى‏كنند و به عكس، شمارى از كسانى كه در خانواده‏هاى شايسته، پرورش يافته‏اند و محيط زندگى آنان سالم است، راه فساد و تباهى را بر مى‏گزينند.

علّيت فلسفى نيز چيزى جز مجموعه عوامل مؤثّر بر افعال انسان نيست كه هيچ گاه موجب سلب اراده از انسان نمى‏گردد و به تعبير ديگر، علّيت فلسفى در مورد افعال انسان، هيچ گاه تحقّق نمى‏يابد.

۲. جايز نبودن اِسناد «كار قبيح» و «ظلم» به خدا

دليل ديگر بطلان نظريّه جبر، اين است كه لازمه اين نظريّه، اِسناد دادن كارهاى قبيح به خدا و ظالم دانستن خداست. اگر فاعلِ همه افعال، از جمله كارهاى قبيح انسان را


گزیده حکمت‌نامه رضوی
162

است كه بر اساس آن، فاعل همه افعال، خداست. او در اين باره به اين آيه استدلال كرده است: «وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ مَا تَعْمَلُونَ»۱ و «ما تعملون» را همه افعال انسان‏ها دانسته است.

نقد دليل دوم

در مورد توحيد افعالى بايد گفت كه اگر توحيد اَفعالى، به معناى انجام شدن همه كارها (از جمله كارهاى اختيارى انسان و گناهان او) به وسيله خدا باشد، اين معنا همان جبر است و سخنى است نادرست.

معناى درست توحيد اَفعالى، اين است كه قدرت و توانايى انجام دادن همه افعال، از سوى خداست ؛ يعنى حتّى آن گاه كه انسانْ كارى اختيارى انجام مى‏دهد، نيز، قدرت آن را از خدا دريافت كرده است. آيه يادشده هم خطاب به بت‏پرستان است و «ما تعملون»، بت‏ها هستند، نه افعال انسان‏ها.

دلايل بطلان نظريّه جبر

علاوه بر اين كه دلايل طرفداران جبر براى اثبات مدّعايشان كافى نيست و در واقع، هيچ دليلى براى اين نظريّه وجود ندارد، چندين دليل وجود دارد كه بطلان اين نظريّه را ثابت مى‏نمايد:

۱. علم حضورى به آزادى در افعال

روشن‏ترين دليل ردّ نظريّه جبر، وجدان و علم حضورى انسان به خود و افعال خويش است. اگر انسان به خود باز گردد و به افعالش توجّه كند، در مى‏يابد كه عملى را كه اراده كرده و انجام داده، مى‏توانسته اراده نكند و انجام ندهد، يا كارى را كه اراده نكرده و انجام نداده، مى‏توانسته اراده كند و انجام دهد. از سوى ديگر،

1.. صافّات : آيه ۹۶ .

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22756
صفحه از 545
پرینت  ارسال به