۹۴.عيون أخبار الرضا عليهالسلامـ به نقل از ابراهيم بن عبّاس ـ: شنيدم كه مردى از امام رضا عليهالسلام پرسيد: آيا خداوند، بندگان را به چيزى كه توان انجام دادنش را ندارند، مكلّف مىنمايد؟
فرمود: «خداوند، دادگرتر از آن است».
[مرد] گفت: پس آيا بر هر چيزى كه ارادهاش نمايند، توانايند؟
فرمود: «آنان، ناتوانتر از آناند».
۹۵.الطرائف: روايت شده كه فضل بن سهل در نزد مأمون از امام رضا عليهالسلام پرسيد و گفت: اى ابو الحسن! آيا مردم مجبورند؟
فرمود: «خداوند، دادگرتر از آن است كه آفريدگانش را مجبور كند و سپس كيفرشان دهد». گفت: پس رهايند؟
فرمود: «خداوند، حكيمتر از آن است كه بندهاش را رها كند و به خودش وا گذارَد».
د ـ ميانه جبر و تفويض
۹۶.عيون أخبار الرضا عليهالسلامـ به نقل از بريد بن عُمَير بن معاويه شامى ـ: در مرو به حضور امام رضا عليهالسلام رسيدم و گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! از امام صادق عليهالسلام براى ما روايت شده كه فرمود: «نه جبر است و نه تفويض؛ بلكه امرى ميان دو امر است». معناى آن چيست؟
فرمود: «هر كه بپندارد خداوند، كارهاى ما را انجام مىدهد و سپس ما را بر اساس آنها كيفر مىدهد، در حقيقت، به جبر قائل شده است و هر كه بپندارد كه خداوند عز و جل كار مردم و روزى را به حجّتهاى خود عليهمالسلام واگذار كرده، در حقيقت، به تفويض قائل شده است و قائل به جبر، كافر است و قائل به تفويض، مشرك».
گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! پس امرِ بين دو امر چيست؟
فرمود: «وجود راه براى انجام دادن آنچه بِدان امر شدهاند و تركِ آنچه از آن نهى شدهاند».
گفتم: آيا در آنها براى خداوند عز و جل مشيّت و ارادهاى هست؟
فرمود: «اراده و مشيّت خدا در باره طاعتها، امر به آنها و خشنودى از آنها و يارى كردن بر آنهاست، و اراده و مشيّت خدا در باره گناهان، نهى از آنها و خشم گرفتن نسبت به آنها و يارى نكردن بر آنهاست».
گفتم: آيا در آنها براى خداوند، قضا نيز هست؟
فرمود: «آرى. بندگان، هيچ كار خير يا شرّى را انجام نمىدهند، جز اين كه خداوند در آن، قضايى دارد».
گفتم: معناى اين قضا چيست؟
فرمود: «حكم بر آنان بر پايه كارهايشان، به آنچه از پاداش و كيفر در دنيا و آخرت، در خورشان است».