نيز در حديثى از امام رضا عليهالسلام آمده است:
هُوَ وَضعُ الحُدودِ مِنَ الآجالِ وَالأَرزاقِ وَالبَقاءِ وَالفَناءِ.۱
[قَدَر،] تعيين حدود اجلها، روزىها و ماندن و فانى شدن است.
بدين سان، خداوند متعال پيش از انجام دادن هر كار و پديد آوردن هر پديده، نخست، محدوده وجودى آن را از هر نظر، معيّن مىكند. آن محدوده، «قَدَر» و اين عمل، «تقدير» ناميده مىشود. پس از تقدير، نوبت به مقدّمه دوم، يعنى «قضا» مىرسد. امام رضا عليهالسلام در تفسير اين مقدّمه در حديثى مىفرمايد:
القَضاءُ: هُوَ الإِبرامُ وَإِقامَةُ العَينِ.۲
قضا، استوارسازى و به عرصه وجود آوردن است.
در اين مرحله، خداوند متعال، آنچه را تقدير كرده، در خارجْ تحقّق مىدهد. به تعبير ديگر، وجود عينىِ هر پديده، در واقع، استوار نمودنِ وجود تقديرىِ آن است.
بنا بر اين، قَدَر، بر قضا مقدّم است، اگر چه در گفتار و نوشتار، قضا براى سهولت در بهكارگيرى آنها، مقدّم مىشود.
سه. بر حذر داشتن از جستجو درباره راز قَدَر
نكته قابل تأمّل در آشنايى با علم قضا و قدر ـ كه اهمّيتش از علم به قرآن، آشكار مىشود ـ اين است كه در تعاليم اسلامى، جستجو براى آگاهى از راز قَدَر، به شدّت نهى شده است. پيام احاديث مربوط به اين موضوع، اين است كه تلاش براى تحصيل علم قضا و قدر، مطلوب ؛ ولى تلاش براى آگاهى از سرّ قضا و قدر، ممنوع