۱۹. صفت مقدِّر بودن او
۶۸.امام رضا عليهالسلام: بدان آن يگانهاى كه بدون اندازه و نهايت، استوار است، آفريدهاى آفريد كه با نهايت و اندازه، تقدير شده بود، و آنچه را آفريد، دو آفريده بود: تقدير و تقدير شده. پس در هيچ يك از اين دو، رنگ و طعم و وزنى نبود. سپس، يكى از آن دو را [به گونه اى] قرار داد كه با ديگرى درك شود و هر دو را معلوم به ذات قرار داد [كه بدون نياز به چيز ديگر، قابل دركاند].
ه ـ بايستههاى تنزيه خدا
۱. نفى همانند از او
۶۹.امام رضا عليهالسلامـ در پاسخ به زنديقى كه پرسيد: خداوند، چگونه است و كجاست ؟ ـ: واى بر تو! آنچه مىپندارى، غلط است. او بى آن كه جا داشته باشد، جا را آفريد و بى آن كه چگونگى داشته باشد، چگونگى را آفريد. پس نه به چگونگى شناخته مىشود و نه به جا و مكان. نه با حواس، درك مىشود و نه با چيزى سنجيده مىگردد.
۷۰.امام رضا عليهالسلامـ در بيان علّت لزوم اقرار به اين كه خدا مانندى ندارد ـ: به دلايلى چند... از جمله اين كه اگر بر مردمان لازم نبود كه بدانند خداوند، مانندى ندارد، هر آينه برايشان روا بود كه صفاتى چون ناتوانى و نادانى و دگرگون پذيرى و زوال و نيستى و دروغ و تجاوز، كه به آفريدگان نسبت داده مىشود، در حقّ او نيز به كار برده شود و كسى كه اين صفات در وجودش روا باشد، در معرض فناست و به عدالتش اعتمادى نشايد و گفتار او و امر و نهى و وعده و وعيد و پاداشدهى و كيفر رسانىاش تحقّق نمىپذيرد و اين امر، موجب تباهى خلق و بطلان ربوبيّت است.