115
گزیده حکمت‌نامه رضوی

۱۳. صفت آفريدگار بودن او

۶۱.امام رضا عليه‏السلام: هر سازنده چيزى، [آن را] از چيزى مى‏سازد؛ ولى خداى آفريدگار لطيفِ شكوهمند، [جهان هستى را] از هيچ آفريد و ساخت.

۱۴. صفت پديد آورندگى او

۶۲.امام رضا عليه‏السلامـ در تنزيه بارى تعالى ـ: آن گاه كه مربوبى نبود، او حقيقتِ ربوبيّت را داشت، و آن گاه كه بنده‏اى نبود، او حقيقتِ خدايى را داشت، و آن گاه كه دانسته‏اى نبود، او حقيقتِ دانايى را داشت، و آن گاه كه آفريده‏اى نبود، او حقيقتِ آفريدگارى را داشت، و آن گاه كه شنيده‏اى نبود، او حقيقتِ شنوايى را داشت. از وقتى كه شروع به آفرينش كرد، سزاوار حقيقت آفريدگارى نشد۱ و با ايجاد آفريده‏ها از حقيقتِ آفرينندگى بهره مند نشد. چگونه چنين چيزى ممكن است، در حالى كه واژه «مُذ (از وقتى كه)» او را [در برخى زمان‏ها]غايب نمى‏كند و واژه «قد (نزديك است)» [كه نشانه نزديكى زمانى است،] او را [به برخى زمان‏ها]نزديك نمى‏كند و واژه «لَعَلَّ (شايد)» [ميان خدا و خواسته‏اش] حجاب نمى‏افكند و واژه «مَتى (كِى؟)» او را زمانمند نمى‏كند و «حينَ (زمانى كه)» او را فرا نمى‏گيرد و واژه «مع (با)» او را با چيزى همراه نمى‏كند؟! ابزارها خودشان را محدود مى‏سازند [، نه خدا را]. وسيله به مانند خود اشاره مى‏كند.

۱۵. صفت قاهر بودن او

۶۳.امام رضا عليه‏السلام:... امّا قاهر، به معناى [چيره شدن با] كوشش و رنج و چاره‏جويى و نرمى و نيرنگ زدن نيست، آن سان كه بندگان، يكديگر را مقهور مى‏كنند و مقهور ايشان، قاهر، و قاهرشان مقهور مى‏گردد؛ بلكه قاهر بودن در باره خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به اين [معنا] است كه بر [تنِ] همه آنچه آفريده، در برابر سازنده خويش و در خوددارى از خواسته او، جامه خوارى پوشيده شده است. ديده بر هم زدنى، از صدور فرمانِ «باش!» نگذشته كه آن به وجود مى‏آيد؛ در حالى كه قاهرِ از ما، چنان است كه ياد كردم و وصف نمودم. پس [ما و خدا] در نام [قاهر»] مشتركيم و معنا متفاوت است و همه نام‏ها بدين‏سان است، اگرچه همه آنها را [در اين گفتار] گِرد نياورديم.۲

1.. چون قبل از آفرينش نيز قدرت و صلاحيّت آفريدن را داشت.

2.. با توجّه به ادامه گفتار امام عليه‏السلام، منظور، آن است كه معناشناسى نام‏هاى ديگرى هم كه در سخنان ايشاننيامده، بر همين پايه انجام مى‏شود.


گزیده حکمت‌نامه رضوی
114

۱۳. صِفَةُ خالِقِيَّتِهِ

۶۱.الإمام الرضا عليه‏السلام: إِنَّ كُلَّ صانِعِ شَيءٍ فَمِن شَيءٍ صَنَعَ، واللّهُ الخالِقُ اللَّطيفُ الجَليلُ خَلَقَ وصَنَعَ لا مِن شَيءٍ.۱

۱۴. صِفَةُ بارِئيَّتِهِ

۶۲.الإمام الرضا عليه‏السلام ـ في تَنزيهِ الباري جَلَّ وعَلا ـ: لَهُ مَعنَى الرُّبوبيَّةِ إِذ لا مَربوبَ، وحَقيقَةُ الإِلهيَّةِ إِذ لا مَألوهَ، ومَعنَى العالِمِ ولا مَعلومَ، ومَعنَى الخالِقِ ولا مَخلوقَ، وتَأويلُ السَّمعِ ولا مَسموعَ، لَيسَ مُنذُ خَلَقَ استَحَقَّ مَعنَى الخالِقِ، ولا بِإِحداثِهِ البَرايا استَفادَ مَعنَى البارِئيَّةِ، كَيفَ؟! ولا تُغَيِّبُهُ «مُذ»، ولا تُدنيهِ «قَد»، ولا تَحجُبُهُ «لَعَلَّ»، ولا تُوَقِّتُهُ «مَتى»، ولا تَشمُلُهُ «حينَ»، ولا تُقارِنُهُ «مَعَ إِنَّما تَحُدُّ الأدَواتُ أنفُسَها، وتُشيرُ الآلَةُ إِلى نَظائِرِها.۲

۱۵. صِفَةُ قاهِريَّتِهِ

۶۳.الإمام الرضا عليه‏السلام: أمّا القاهِرُ: فَلَيسَ عَلى مَعنى عِلاجٍ ونَصبٍ واحتيالٍ ومُداراةٍ ومَكرٍ كَما يَقهَرُ العِبادُ بَعضُهُم بَعضاً، وَالمَقهورُ مِنهُم يَعودُ قاهِراً وَالقاهِرُ يَعودُ مَقهوراً، ولكِنَّ ذلِكَ مِنَ اللّهِ ـ تَبارَكَ وتَعالى ـ عَلى أنَّ جَميعَ ما خَلَقَ مُلَبَّسٌ بِهِ الذُّلُّ لِفاعِلِهِ وقِلَّةُ الاِمتِناعِ لِما أرادَ بِهِ ؛ لَم يَخرُج مِنهُ طَرفَةَ عَينٍ أن يَقولَ لَهُ: «كُن» فَيَكونُ، والقاهِرُ مِنّا عَلى ما ذَكَرتُ ووَصَفتُ ؛ فَقَد جَمَعَنا الاِسمُ واختَلَفَ المَعنى. وهكَذا جَميعُ الأسماءِ وإِن كُنّا لَم نَستَجمِعها.۳

1.. الكافي : ج۱ ص۱۱۹ ح۱ ، التوحيد : ص۶۳ ح۱۸ و ص۱۸۶ ح۱ .

2.. التوحيد : ص۳۸ ح۲ ، عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : ج۱ ص۱۵۲ ح۵۱ كلاهما عن محمّد بن يحيى وقاسمبن أيّوب العلوي .

3.. الكافي : ج۱ ص۱۲۲ ح۲ عن عليّ بن محمّد ، التوحيد : ص۱۹۰ ح۲ .

  • نام منبع :
    گزیده حکمت‌نامه رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری، تلخیص: مرتضی خوش نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23105
صفحه از 545
پرینت  ارسال به