789
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

با حالى اندوهگين، در گذشت. ۱

۱ / ۳ ـ ۲

سوگوارى در كوفه

۶۶۶.الأمالى ، مفيدـ به نقل از حَذلَم بن سُتَير ـ: در سال ۶۱ [هجرى] وارد كوفه شدم ، زمانى كه على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام با زنان از كربلا باز مى گشت و با آنان ، سپاهيانى بودند كه آنها را در ميان گرفته بودند. مردم براى تماشاى آنها بيرون آمدند و وقتى آنان را با شترانى بى جهاز آوردند، زنان كوفه مى گريستند و مرثيه مى سرودند ۲ . ۳

۱ / ۳ ـ ۳

سوگوارى در شام

۶۶۷.الملهوفـ در مجلس يزيد، هنگامى كه سرِ امام حسين عليه السلام در برابرش بود ـ: زنى از بنى

1.كانَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام امرَأَتُهُ الرَّبابُ بِنتُ امرِئِ القَيسِ ، وهِيَ اُمُّ ابنَتِهِ سُكَينَةَ ، وحُمِلَت إلَى الشّامِ فيمَن حُمِلَ مِن أهلِهِ ، ثُمَّ عادَت إلَى المَدينَةِ ، فَخَطَبَهَا الأَشرافُ مِن قُرَيشٍ . فَقالَت : ما كُنتُ لِأَتَّخِذَ حَموا بَعدَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، وبَقِيَت بَعدَهُ سَنَةً لَم يُظِلَّها سَقفُ بَيتٍ، حَتّى بُلِيَت وماتَت كَمَدا . وقيلَ : إنَّها أقامَت عَلى قَبرِهِ سَنَةً ، وعادَت إلَى المَدينَةِ ، فَماتَت أسَفا عَلَيهِ (الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۷۹) .

2.در الاحتجاج، از حذيم بن شريك اسدى نقل شده است كه در آن به جاى «زنان كوفه مى گريستند...»، آمده: «زنان كوفه مى گريستند و گريبان چاك مى كردند و مردان هم با آنان مى گريستند». در بلاغات النساء نيز از حذام اسدى نقل شده و در آن به جاى اين عبارات، آمده است: «زنان كوفه در آن رور، به خود، سيلى مى زدند و گريبان چاك مى كردند».

3.قَدِمتُ الكوفَةَ فِي المُحَرَّمِ سَنَةَ إحدى وسِتّينَ ، عِندَ مُنصَرَفِ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليهماالسلامبِالنِّسوَةِ مِن كَربَلاءَ ومَعَهُمُ الأَجنادُ مُحيطونَ بِهِم ، وقَد خَرَجَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلَيهِم ، فَلَمّا اُقبِلَ بِهِم عَلَى الجِمالِ بِغَيرِ وِطاءٍ ، جَعَلَ نِساءُ الكوفَةِ يَبكينَ ويَنتَدِبنَ (الأمالى ، مفيد : ص ۳۲۱ ح ۸، الأمالى ، طوسى : ص ۹۱ ح ۱۴۲) .


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
788

را به خون حسين عليه السلام خون آلود كرد و پا بر زمين كوبيد و شيهه سر داد . دختران پيامبر صلى الله عليه و آله ، شيهه اسب را شنيدند و بيرون آمدند . ناگهان، اسبِ بى سوار را ديدند و فهميدند كه حسين عليه السلام كشته شده است.
اُمّ كلثوم، دختر حسين عليه السلام ، ۱ بيرون آمد ، در حالى كه دستش را بر روى سر گذاشته بود و صدا مى زد: «وا محمّدا ! اين ، حسين است كه در بيابان افتاده و عمامه و رَدايش را برده اند» . ۲

ج ـ مرثيه سرايى دختران پيامبر صلى الله عليه و آله هنگام عبور از كنار كشتگان

۶۶۴.تاريخ الطبرىـ به نقل از قُرّة بن قيس تميمى ـ: وقتى زنان را از كنار جنازه حسين عليه السلام و خويشان و فرزندانش مى گذراندند، ديدم كه شيون سر دادند و به صورت هايشان زدند . ۳

د ـ مرثيه سرايى رَباب

۶۶۵.الكامل فى التاريخ:همراه امام حسين عليه السلام ، همسرش رَباب، دختر امرؤ القيس و مادر دخترش سَكينه بود كه او را با كاروان اسيران به شام بردند. او به مدينه باز گشت و بزرگان قريش، از وى خواستگارى كردند . گفت: «من جز پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، پدرشوهرى بر نمى گزينم» و به مدّت يك سال ماند و زير سقف خانه اى نرفت، تا اين كه بيمار شد و افسرده حال، از دنيا رفت.
گفته اند: به مدّت يك سال در كنار قبر حسين عليه السلام ماند و [سپس] به مدينه باز گشت و

1.در مصدر، چنين آمده ؛ ولى درست ، آن است كه اُمّ كلثوم ، خواهر امام حسين عليه السلام است.

2.أقبَلَ فَرَسُ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى لَطَّخَ عُرفَهُ وناصِيَتَهُ بِدَمِ الحُسَينِ عليه السلام ، وجَعَلَ يَركُضُ ويَصهِلُ ، فَسَمِعَت بَناتُ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله صَهيلَهُ ، فَخَرَجنَ فَإِذَا الفَرَسُ بِلا راكِبٍ ، فَعَرَفنَ أنَّ حُسَينا قَد قُتِلَ ، وخَرَجَت اُمُّ كُلثومِ بِنتُ الحُسَينِ عليه السلام واضِعَةً يَدَها عَلى رَأسِها ، تَندُبُ وتَقولُ : وا مُحَمَّداه ! هذَا الحُسَينُ بِالعَراءِ ، قَد سُلِبَ العِمامَةَ وَالرِّداءَ (الأمالى ، صدوق : ص ۲۲۶ ح ۲۳۹) .

3.نَظَرتُ إلى تِلكَ النِّسوَةِ لَمّا مَرَرنَ بِحُسَينٍ عليه السلام وأهلِهِ ووُلدِهِ ، صِحنَ ولَطَمنَ وُجوهَهُنَّ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۵۶ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۹۳) .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25856
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به