كشتند و لباسش را به غارت بردند .
مختار ، در جريان قيامش دستور داد كه آن دو را دستگير كنند و پس از اين كه آن دو را كشتند، بدنشان را سوزاندند و پيش از سوزاندن، مانع دفنشان شد.
۴ / ۲۲
عمرو بن صَبيح
عمرو بن صبيح صَيداوى يا صائدى ، از تيراندازان لشكر عمر بن سعد بود. او عبد اللّه بن مسلم بن عقيل را وقتى دستش را بر پيشانى اش نهاده بود، با تير ، نشانه رفت و بدين سان ، دست عبد اللّه را به پيشانى اش دوخت و با تير ديگر، قلب او را نشانه گرفت و او را به شهادت رساند.
عمرو بن صبيح، پس از شهادت امام حسين عليه السلام به درخواست عمر بن سعد ، پاسخ مثبت داد و در شمارِ ده تنى بود كه بر پيكر امام عليه السلام ، اسب تاختند. وقتى مختار ثقفى او را دستگير كرد، دستور داد سپاهيانش او را در ميان بگيرند و با نيزه ، او را بزنند تا كشته شود ، و اين گونه او به هلاكت رسيد.
۴ / ۲۳
قيس بن اَشعث
قيس بن اشعث كِنْدى ، پس از پدرش، رياست قبيله كِنْده را در كوفه بر عهده داشت. او همانند پدرش ، نفاق و چندچهرگى داشت و از جمله كسانى بود كه در آغاز قيام امام حسين عليه السلام به ايشان نامه نوشتند و به امام عليه السلام وعده يارى دادند ؛ امّا به محض ورود ابن زياد به عراق، وى به ابن زياد پيوست و فرماندهى قبيله كِنده و بخشى از قبيله ربيعه را بر عهده گرفت . او به خاطر همدستى اش در غارت خيمه ها پس از جنگ و نيز غارت قَطيفه (رواَندازِ) امام عليه السلام ، به «قيسِ قَطيفه» مشهور شد. او از جمله كسانى بود كه سرهاى مبارك شهيدان كربلا را براى ابن زياد بردند.