687
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

سخنورىِ امام زين العابدين عليه السلام و زينب كبرا عليهاالسلام و ديگر اسيران را در كوفه ، شاهد بوده است . از اين رو ، سياست ، اقتضا داشته كه اسيران را از بيراهه ببرند و در شهرها نچرخانند .
۴ . بر اساس آنچه گفته شد ، تنها نكته اى كه مى تواند حركت كاروان اسيران از راه سلطانى و يا راه كناره فرات را بر راه باديه ترجيح دهد ، دسترس داشتن به آب رودخانه است كه اين نيز با توجّه به كوچك بودن كاروان و امكان حمل آب با شتر ، چندان وجه استوارى نيست . مؤيّد اين نكته ، عدم ذكر جزئيّات سفر و نبودن گزارشى در باره رسيدن كاروان به شهرها و يا دست كم ، يكى دو شهر مهمّ سرِ راه است ، كه خود ، نشان از پيمودن مسير بيابانى و يا حتّى بيراهه است .
۵ . برخى شواهد كه مى توانند موجب ترجيح راه باديه بر دو راه ديگر گردند ، عبارت اند از :
يك . راه كناره فرات و راه سلطانى ، هر دو ، داراى شهرهاى بسيارى بوده اند و اگر اين راه ها ، مسير حركت اسيران مى بود ، بايستى نقل هايى از مواجهه مردم اين شهرها با كاروانيان يا مشاهده شدن آنان در آن شهرها ، در منابع معتبر مى آمد ـ چنان كه در كربلا و كوفه و شام ، چنين گزارش هايى وجود دارد ـ ، در حالى كه در اين باره ، هيچ نقلى نيامده است . بنا بر اين ، به نظر مى رسد كه مسير حركت اسيران ، از جايى بوده كه كمترين حضور مردمى را داشته كه همان مسير باديه است .
دو . اعتراض هايى كه از لحظه شهادت امام حسين عليه السلام عليه حكومت اُمَوى ، حتّى به وسيله برخى طرفداران حكومت و خانواده جنايتكاران ، انجام يافت و بازتابى كه واقعه عاشورا در كوفه به وجود آورد ، قاعدتا حكومت را از اين كه اسيران و سر مطهّر امام عليه السلام را از مسير شهرها و آبادى هاى پُرجمعيتْ عبور دهند ، باز مى داشت . متن كامل بهايى نيز مؤيّد اين مسئله است :
مَلاعين كه سرِ حسين عليه السلام [را] از كوفه بيرون آوردند ، خائف بودند از قبائل عرب كه غوغا كنند و از ايشان ، باز ستانند . پس راهى [را] كه به عراق است ، ترك كردند


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
686

مى گردد ؛ زيرا يكى از مكان هاى ذكر شده ، دِيْرى در اوايل راه است ۱ و با قِنَّسرين ـ كه در اواخر راه واقع است ـ ، همخوان نيست .
گفتنى است بر فرض صحّت گزارش ابن شهرآشوب نيز ، گذشتن كاروان اسيران از راه سلطانى اثبات نمى شود ؛ زيرا بخشى از راه سلطانى، با راه فرات ، مشترك است و منطقه قِنَّسرين ، در مسير كناره فرات نيز قرار دارد . البتّه اين گزارش ، در صورت درستى ، عبور از راه باديه را نفى مى كند .
۳ . به گمان ما و بر خلاف آنچه در عصر اخير رواج يافته ، گذشتن كاروان اسيران كربلا از راه سلطانى ، كمترين احتمال را دارد ؛ زيرا دورترين راه است و اساسا راهى نيست كه براى كاروانى كوچك ـ كه به اسارت مى روند ، نه براى گردشگردى ـ ، انتخاب شود . افزون بر اين كه پيموده شدن اين راه ، مدرك معتبرى ندارد و مستند اين قول ، مقتل منسوب به ابو مِخنَف است . ۲
از سوى ديگر ، پذيرش عبور از راه طولانىِ سلطانى ، با ماجراى «اربعين» و اين كه اسيران در بازگشت از شام ، در اوّلين اربعين واقعه عاشورا بر سرِ مزار حسين عليه السلام حاضر شده باشند نيز ناسازگار است . ۳
ممكن است گفته شود كه قدرت نمايىِ دستگاه حاكم ، اقتضا مى كرده كه اسيران را از درون شهرها عبور دهند و از اين رو ، آنان را از راه سلطانى برده اند ؛ امّا اين دليل با بردن اسيران از مسير كناره فرات نيز سازگار است ؛ زيرا در اين مسير هم شهرهاى مهمّى واقع بوده است . افزون بر اين ، با چرخاندن سرهاى شهدا نيز اين قدرت نمايى به انجام مى رسيده و به چرخاندن گروهى اندك (در حدّ يك خاندان كوچك و متشكّل از چند زن و كودك) ، نيازى نبوده است ؛ زيرا اين كار ، اگر نشانه ضعف حكومت نباشد ، نشانه قدرت آن هم شمرده نمى شود ، بويژه كه دستگاه حاكم ، شجاعت و

1.ر . ك : دانش نامه امام حسين عليه السلام : ج ۸ ص ۹۷ ح ۲۲۵۸ .

2.مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف: ص ۱۸۰ .

3.بويژه آن كه اين مقتل ، ماجراهاى مفصّل و زمانبَرى را در ضمن حركت كاروان اسيران ، آورده است .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 26530
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به