539
گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام

امام عليه السلام نيز براى آنها ، دعا كرد .

۴۵۶.تاريخ الطبرىـ به نقل از محمّد بن قيس ـ: دو جوان جابرى : سيف بن حارث بن سريع و مالك بن عبد بن سريع ـ كه پسرعمو و برادرِ مادرى يكديگر بودند ـ ، نزد حسين عليه السلام آمدند و در حالى كه مى گريستند ، به او نزديك شدند .
امام عليه السلام فرمود: اى پسران برادرم! چرا گريه مى كنيد ؟ به خدا سوگند ، من اميدوارم كه به زودى ، چشمتان روشن شود !».
آن دو گفتند: خداوند ، ما را فدايت كند! به خدا سوگند كه براى خود ، گريه نمى كنيم ؛ بلكه بر تو مى گِرييم ! مى بينيم كه محاصره شده اى و كارى از ما بر نمى آيد .
امام عليه السلام فرمود : «اى پسران برادرم ! خداوند ، شما را بر اين غمخوارى و همدردى و جانبازى تان براى ما، بهترين پاداش پرواپيشگان را عطا فرمايد»... .
سپس ، آن دو جوان پيش رفتند و در همان حال ، به سوى حسين عليه السلام رو كرده، گفتند: سلام بر تو ، اى فرزند پيامبر خدا !
امام عليه السلام نيز پاسخ داد : «و بر شما باد سلام و رحمت خدا !».
سپس جنگيدند تا به شهادت رسيدند. ۱

1.جاءَ الفَتَيانِ الجابِرِيّانِ : سَيفُ بنُ الحارِثِ بنِ سُرَيعٍ ، ومالِكُ بنُ عَبدِ بنِ سُرَيعٍ ، وهُمَا ابنا عَمٍّ وأخَوانِ لِاُمٍّ ، فَأَتَيا حُسَينا عليه السلام فَدَنَوا مِنهُ وهُما يَبكيانِ . فَقالَ : أيِ ابنَي أخي ، ما يُبكيكُما ؟ فَوَاللّه ِ إنّي لَأَرجو أن تَكونا عَن ساعَةٍ قَريرَي عَينٍ . قالا : جَعَلَنَا اللّه ُ فِداكَ ! لا وَاللّه ِ ما عَلى أنفُسِنا نَبكي ، ولكِنّا نَبكي عَلَيكَ ، نَراكَ قَد اُحيطَ بِكَ ولا نَقدِرُ عَلى أن نَمنَعَكَ . فَقالَ : جَزاكُمَا اللّه ُ يا بَني أخي بِوَجدِكُما مِن ذلِكَ ومُواساتِكُما إيّايَ بِأَنفُسِكُما أحسَنَ جَزاءِ المُتَّقينَ ... ثُمَّ استَقدَمَ الفَتَيانِ الجابِرِيّانِ يَلتَفِتانِ إلى حُسَينٍ عليه السلام ويَقولانِ : السَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ رَسولِ اللّه ِ ، فَقالَ : وعَلَيكُمَا السَّلامُ ورَحمَةُ اللّه ِ ، فَقاتَلا حَتّى قُتِلا (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۴۲) .


گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
538

امام حسين عليه السلام جدا نشد . امام عليه السلام به وى فرمود :
أنتَ في حِلٍّ مِن بَيعَتي ، فَاعمَل في فِكاكِ ابنِكَ . تو از بيعت من ، آزادى . پس [برو و] براى رهايى پسرت ، تلاش كن .
امّا وى پاسخ داد :
أكَلَتنِي السِّباعُ حَيّا إن فارَقتُكَ . ۱ اگر از تو جدا شوم ، درندگان ، زنده زنده ، مرا بخورند !
بر پايه گزارش طبرى ، بشير و سُوَيد ، آخرين ياران امام عليه السلام بودند كه به خيل شهداى كربلا پيوستند .
وى ، در حالى كه اين اشعار را زمزمه مى كرد ، با سپاه دشمن درگير شد و به شهادت رسيد :
امروز ـ اى نَفْس ـ ، با [ خداى ] مهربان ، ديدار مى كنم
و امروز ، با احسان تمام ، پاداش داده مى شوى .
بى تابى مكن . همه چيز ، فنا شدنى است
و شكيبايى براى تو ، پُر بهره ترين است ، در پيشگاه داورِ روز جزا .

۳ / ۶

دو جوان جابرى

سيف بن حارث بن سَريع و مالك بن عبد بن سَريع ، دو برادرِ مادرى و نيز پسرعموى يكديگر بودند.
اين دو ، از ياران امام حسين عليه السلام بودند و در لحظات سخت روز عاشورا ، گريان ، نزد امام عليه السلام آمدند. وقتى امام عليه السلام از علّت گريه آنها پرسيد، دليل آن را نگرانى نسبت به حال امام عليه السلام و عدم توانايى جهت دفع دشمن ، بيان كردند .

1.تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۰۷ ، تاريخ دمشق : ج ۱۴ ص ۱۸۲ .

  • نام منبع :
    گزيده دانش نامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، تلخیص: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25820
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به